شماره ركورد :
577629
عنوان مقاله :
نگاهي به روانشناسي چهره در دانشنامه حكيم ميسري؛ كهن ترين سند پزشكي جهان
عنوان فرعي :
A study on physiognomy in one of the works of Hakim Meisarie; the Oldest Medical Document in the Universe
پديد آورندگان :
آذر؛ ، اسماعيل نويسنده مدير گروه ادبيات فارسي دوره كارشناسي ارشد واحد علوم تحقيقات دانشگاه آزاد اسلامي و عضو هيات علمي گروه تاريخ پزشكي مركز تحقيقات اخلاق azar, esmail , عباسي، محمود 1336- نويسنده دانشگاه سيستان و بلوچستان- دانشكده ادبيات- گروه زبان و ادبيات فارسي abbasi, mahmood , محلوجيان؛ ، مرجان نويسنده دانشجوي كارشناسي ارشد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي- واحد علوم mahloojian, marjan
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1388 شماره 10
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
22
از صفحه :
13
تا صفحه :
34
كليدواژه :
Physiognomy , spiritual medicine , typology , جمجمه‌شناسي , درون‌گرايان , رفتار , سنخ‌شناسي , روان شناسي چهره , طب روحاني , BEHAVIOR , Heredity , internalists , وراثت
چكيده فارسي :
تاريخ شناخت انسان، از طريق چهره به پنج هزار سال پيش برمي‌گردد. چينيان هم دو هزار سال قبل از روي چهره پيشگويي مي‌كردند. در بين فلاسفه و حكماي يونان، بقراط، ارسطو، افلاطون، رواقيون و جالينوس در زمينه شناخت چهره، نظريه‌هايي را ابراز داشته اند؛ ولي نخستين برداشت علمي در زمينه شناسايي چهره توسط «يوهان لاواتر» دانشمند سوييسي قرن نوزدهم صورت پذيرفت. در حوزه اسلام غزالي به اين پديده توجه داشت و به همين دليل دانش را دو شاخه مي‌پنداشت: يكي علوم «نظري» كه از حقايق اشيا صحبت مي‌كند و ديگر علوم «معامله» كه رفتار انسان را مورد توجه قرار مي‌دهد. ابن سينا، حكيم مسلمان هم، اعتدال را در جوارح انسان بررسي كرده و سخني از پيامبر اعظم(ص)را مبنا قرار داده است كه «اطلبوا حوايجكم عند حسان الوجوح». فارابي از آراي افلاطون و ارسطو ميانگيني به دست مي‌دهد و وجوه اشتراك آنها را بيان مي‌كند. جوادي آملي عالم معاصر شيعي نيز به آيه شريفه قرآن توجه دارد كه: «خلق‌السموات و الارض بالحق و صوركم فاحسن صوركم و اليه المصير». در غرب، دانشمندان اروپايي و امريكايي قرن هجده و نوزده به اَشكال ظاهري جمجمه توجه كرده اند. آنها ساختمان فيزيكي بدن را مولود چگونگي رفتارهاي جسمي تصور مي‌كردند و خصوصيات انسان را از اين طريق بيان مي‌داشتند؛ تا جايي كه «لمبرزو» پزشك و جرم‌شناس ايتاليايي رفتار مجرمانه را حاصل مباني ژنتيكي تلقي مي‌كرد. «يونگ» نيز براي شناخت انسان از طريق چهره، افراد را به درون‌گرا و برون‌گرا، استوار و نااستوار تقسيم مي‌كند. «سيگودمك اوليف» روان‌شناس نامدار معاصر فرانسوي در پايان سده نوزدهم چهره را به «ماه چهر»، «درخت چهر»، «چهره نوري» و «آهن چهر» تقسيم كرد و علل آن را عوامل ذهني و گوارشي مي‌دانست. اما در ايران نخستين شخصيتي كه به شناخت چهره توجه كرده، حكيم ميسري است. حكيم در دانشنامه منظوم خود اندام، اركان چهره و مزاج‌هاي افراد را عامل يا نشانه ويژگي‌هاي رواني و رفتاري قرار مي‌دهد و پيرامون آن بحث مي‌كند كه در متن تحقيق به آن پرداخته شده است.
چكيده لاتين :
The history of realizing a human being based on physiognomy goes back to five thousand years when Chinese were anticipated the events occurred to a person according to some indications in his/her face. Among Greek sags and philosopher; Hippocrates, Aristotle, Plato, Galenus and Stoics have presented some theories about physiognomy. But Juhan Lavater, a Swiss Scientist, was the first person who studied physiognomy scientifically. In Islamic sciences, Qazali paid attention to this subject; therefore, he supposed the knowledge as having two branches. The first theoretical sciences which speak of the truth of objects and the second, transaction sciences which deal with human behavior. Avicenna, a Muslim sags, studied equilibrium in human organs and referred to a Muslim prophet’s speech. Farabi presented a connection of the opinions of Aristotle and Plato and wrote about their common features. Javadi Amoli a sectarian scholar paid attention to the holy Qura’n. American and European scientists paid attention to the apparent forms of skull in the west. They supposed the physical body structure as the cause of bodily behaviors and presented human characteristics through this means. Lombrezo, an Italian physician and criminologist, considered criminal behaviors as the result of genetic foundations. To realize human based on physiognomy, Yung divided individuals to the external and internal; psychologically stable and unstable. Sigodamk Ulif, a French psychologist of 19th century divided human face to the faces which are similar to the moon, tree, light and iron. He contended that his division was based on mental and digestive factors. But Hakim Meisari was the first Iranian scholar who paid attention to the physiognomy. In his poetical book, Meisari considered individual’s organs, foundation of face and conditions of health as psychological and behavioral features and discussed them. This writing deals with the above-mentioned factors.
سال انتشار :
1388
عنوان نشريه :
حقوق پزشكي
عنوان نشريه :
حقوق پزشكي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 10 سال 1388
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت