شيوع سندرم پيش از قاعدگي و برخي از عوامل مرتبط با آن در سن باروري

Prevalence of premenstrual syndromeand some of its relative factors in reproductive age

چكيده اهداف: سندرم پيش از قاعدگي، تجربه برخي علايم جسمي و رواني به‌صورت دوره‌اي در روزهاي پاياني چرخه قاعدگي است كه در پاره‌اي از زنان بسيار ناتوان‌كننده بوده و با عملكرد شغلي، اجتماعي و روابط خانوادگي آنان تداخل مي‌يابد. هدف از انجام اين مطالعه بررسي شيوع سندرم پيش از قاعدگي و برخي عوامل مرتبط با آن بود. روش‌ها: اين مطالعه مقطعي مبتني بر جمعيت بين سال‌هاي 1388 تا 1390 در جامعه زنان 18 تا 45ساله ايران انجام شد. 1200 نمونه آماري به روش نمونه‌گيري خوشه‌اي طبقه‌بندي‌شده سهميه‌اي، برمبناي سهم متناسب با جمعيت، انتخاب شدند. پرسش‌نامه مورد استفاده مبتني بر استاندارد كالج زنان و مامايي آمريكا بود. از نرم‌افزار آماري SPSS 15 و آزمون‌هاي مجذور كاي و رگرسيون لجستيك در تجزيه و تحليل داده‌ها استفاده شد. يافته‌ها: 9/52% نمونه‌ها مبتلا به سندرم پيش از قاعدگي و 5/34% مبتلايان به اين سندرم، دچار فرم شديد اين بيماري بودند. ارتباط آماري معني‌داري بين سن، سطح تحصيلات و شغل افراد و ابتلا به سندرم پيش از قاعدگي وجود داشت اما بين ابتلا به اين سندرم و وضعيت تاهل و تعداد زايمان ارتباط آماري معني‌داري مشاهده نشد. متغيرهاي گروه سني و تحصيلات قابليت پيش‌گويي سندرم پيش از قاعدگي را داشتند (05/0p < ). نتيجه‌گيري: بيش از نيمي از دختران و زنان در سنين باروري مبتلا به سندرم پيش از قاعدگي هستند و اين عارضه در سنين بالاتر و افراد با تحصيلات بيشتر شايع‌تر است.

Aims: Premenstrual syndrome (PMS) is a periodically experience of specific physical and psychological symptoms in the last few days of the menstrual cycle. These symptoms are severe and very disabling in some women and interfere with their career, social function and family relations. In this study we aimed to evaluate the prevalence of premenstrual syndrome and some of its relative factors. Methods: This cross sectional community based study was performed in 2009-2010 in population of 18-45 year old Iranian women. 1200 samples were selected using the stratified, multistage probability cluster sampling method. Used questionnaire was based on the standard of Americam Colledge of Women and Midwifery. Statistical analysis was performed using Chi-square and logistic regression tests by SPSS 15 software. Results: 52.9% of samples were suffered from premenstrual syndrome and 34.5% of them were suffered from its severe type. Premenstrual syndrome had a significant relation with each age, education status and career of samples but hadn’t any significant relation with marriage status and number of deliveries. Age groups and educational status were potential to predict premenstrual syndrome. Conclusion: PMS affects more than half of reproductive aged women and this disorder is more prevalent in aged and more educated women.