نظريه كوانتوم و برهان نظم

Quantum Theory and the Intelligent Design Argument

يكي از چالش‌هاي جديد در برابر برهان نظم، نظريه كوانتوم است. فيزيك كوانتوم كه بر پايه عدم قطعيت، احتمال و آمار بنا شده، در تفكرات فلسفي انسان تاثير به‌سزايي داشته است. نظم در طبيعت از جمله مفاهيمي است كه در پرتو اين نظريه با تغيير معنايي شگرفي روبه‌رو است. در فيزيك جديد، امكان رسم‌خط قاطعي بين عين معلوم و ذهن عالم وجود ندارد و برخي حتي معتقدند «شيييت» يك ذره كوانتومي در گرو مشاهده ناظر است. با پذيرش اصل عدم قطعيت، تنها مي‌توان براي آينده احتمالات را محاسبه كرد و به نظر مي‌رسد كه قوانين ثابتي در جهان اتمي و زيراتمي وجود ندارد. در اين نوشتار، برداشت‌هاي متفاوت از نظريه كوانتوم و تاثير اصل عدم قطعيت بر برهان نظم مورد ارزيابي قرار گرفته و بر فرض صحت اين اصل فيزيكي، از نظريه خداوند به عنوان مهاركننده عدم تعين‌هاي كوانتومي دفاع شده است.

Quantum theory poses itself to be a challenging counterpart to the Intelligent Design argument. Quantum physics founded upon uncertainty, probability and statistics has exerted great influence since its inception on the philosophical thinking of man. The findings of this theory has helped bring about a dramatic transformation in the notion of ‘order in nature.’ In modern physics, it is hardly possible to draw a line of demarcation between the subject and the object and some believe that ‘thingness’ of a quantum particle is determined by an observer’s specific point of observation (the observer’s bias). And as the Uncertainty Principle states one can only compute probabilities for the future events and thus, it appears that there are no fixed or stable laws in the atomic and the sub-atomic world. In this research, different notions and interpretations of quantum theory and the effect of Uncertainty Principle on the Intelligent Design argument are evaluated and assuming the soundness of this principle of physics, the theory of God has been defended in which God is posited as the Ultimate Determinator of all the quantum indeterminacy.