مقايسه بازده آموزش و تجربه در ايران و چين

Comparing Return of Education and Experience in Iran and China

نظريه منابع انساني فرض مي كند كه درآمد شخصي افراد تابعي از آموزش و تجربه آنهاست، بنابراين نابرابري در توزيع درآمد را بايد در نابرابري هاي آموزشي جستجو كرد. آموزش فرايندي پوياست كه مهارت و توانمندي نيروي انساني، بازدهي او و در نتيجه درآمد فرد و جامعه را افزايش مي دهد. در پژوهش حاضر، براساس نظريه منابع انساني كه تغييرات درآمد را تابعي از سطح تحصيل و تجربه مي داند و فرض مي كند كه سطح درآمد عمدتاً توسط دو متغير آموزش و تجربه تعيين مي شود، براي توجيه تغييرات درآمد شخصي افراد با توجه به نظريه منابع انساني دو مدل نيمه لگاريتمي و لگاريتمي متعالي با 3000 داده جمع آوري شده از چهار نوع بخش آموزشي دولتي، آموزشي خصوصي، و غيرآموزشي دولتي و غيرآموزشي خصوصي مربوط به آبان ماه 1386 (داده هاي مقطعي) با استفاده از نرم افزار Eviews5 به روش OLS برآورد شد و مورد آزمون قرار گرفت. ضمن بررسي سازگاري آن با نظريه منابع انساني فرضيه هاي زير آزمون و تاييد شد. 1. بازده آموزش در ايران از چين بيشتر است. 2. بازده تجربه در ايران از چين بيشتر است. 3. در ايران و چين درآمد مردان در شرايط يكسان تحصيل و تجربه از درآمد زنان بيشتر است.

Theory of human resources assumes that the individuals’ personal income is a function of their education and experience. So, inequality in income distribution can be traced in educational inequality. Schooling is a dynamic process enabling labor’s skill, capability, and return. Thus, it increases the individual and society income. The current study, based on theory of human resources considering income variations as a function of education and experience level, assumes that the income level is determined by two variables of education and experience. Justifying variations in individual’s personal income with respect to above theory, this research used two logarithmic and semi-logarithmic models to analyze data gathered from four types of educational systems with a sample size of 3000. Cross sectional data estimated by Eviews 5 software package applying OLS method. The following hypotheses tested and approved along with investigating their consistency with theory of human resources: 1. Return of education in Iran is more than China 2. Return of experience in Iran is more than China 3. Men’ income in Iran and China is more than women’ income in the same conditions of education and experience.