چكيده فارسي :
از گذشته تا به امروز همواره نقش دولتها و حكومتها در پيشرفت و تعالي جوامع و يا عقب افتادگي آنها مورد بحث و مناقشه بوده است. به ويژه در چند دهه اخير، اين مهم بيش از پيش نمايان شده است و مباحثي مانند دولت كوچك، دولت كارآمد، دولت كارآفرين، دولت الكترونيك و امروز "حكمراني خوب" به عنوان يك پارادايم غالب مطرح است. از طرفي پديدهي "حكمراني خوب با رويكرد اسلامي" به عنوان يك نظريه جديد خودش را در عرصه جهاني نشان داده است. هرچند بصورت يك "پارادايم" مطرح نيست و ليكن در معادلات حكمراني در جهان مطرح است؛
1- نگاه اسلام به حكمراني خوب كه همان حكمراني الهي يا حكمراني خوب با رويكرد اسلامي ميباشد، نگاهي است بسيار عميق و تعيين كننده كه تعالي انسان در سايه آن رقم ميخورد و تعبير نور و ظلمت براي حكمراني الهي و حكمراني غيرالهي بكار برده شده است. "الله ولي الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات الي نور والذين كفروا اوليا هم الطاغوت يخرجونهم من النور الي الظلمات. (بقره،157 )
2- حكمراني خوب با رويكرد اسلامي بر كليه فرآيندهاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي تاثيرگذار بوده، محيط رشد و تعالي انسان را تامين ميكند.
3- حكمراني خوب با رويكرد اسلامي، عامل رفع فقر و بيكاري، مقابله با جنگ و سلطه، مبارزه با فساد و تبعيض، تامين عدالت، ايجاد شفافيت و مشاركت مردم براي خود سازي آنها در عرصههاي حكمراني ميباشد.
4- ادبيات " حكمراني خوب " به سرعت در جهان در حال ترويج شدن است و چون به مصداق « حق يراد علي الباطل » ميباشد. لازم است در مقابل آن الگوي حكمراني خوب با رويكرد اسلامي مطرح و ترويج شود.
5- امروز بر حسب شاخصهاي " حكمراني خوب " اما از زاويه نگاه حكومتهاي مسلط در جهان، حكمراني در كشورهاي مختلف مورد ارزيابي و رتبه بندي و امتيازدهي قرار ميگيرد و ملاك و معيار براي دادن امتياز در سطح جهاني شده است.
6- پذيرش مباني و اصول "حكمراني خوب" يا نقد آن و يا طرح " حكمراني خوب اسلامي" به جاي آن يك تصميم راهبردي در سطح مديريت كلان نظام حكمراني در ايران است.
7- ارايه الگوي "حكمراني خوب با رويكرد اسلامي" كه بيان كننده ارتباط شاخصهاي آن با هم و ترسيم مباني، اصول، ابعاد، كاركرد و اهداف آن ميباشد بسيار پراهميت است تا بتوان در مقابل "حكمراني خوب" مطرح ساخت و ترويج نمود و با اتكا به آن وارد عرصه ارزيابي و رتبه بندي كشورها شد.
چكيده لاتين :
It is almost a decade that the theory of "good governance" has been incorporated in the literature of development of different countries throughout the word. Based on this theory, democracy, public participation, information transparency, respect for the rules, accountability and fighting with economic corruption are the fundamentals of economic development. By studying governance literature in the Islamic texts, the researcher realized that Islamic thinkers and scholars have provided concepts of (good governance ) that are much deeper and broader than the above principles, relying on teachings of divine revelation, as well as tradition and conduct of the Holy prophets and saint Imams. Particularly, after Islamic Revolution in Iran and adoption of Islamic Republic of Iran Constitution, a new type of governance has been founded on spiritual ideology based on which the rules are adopted through taking advantage of wisdom, observation, experience , group judgment, based on revelation, tradition, and manner of the Saints . For achieving an "Islamic – oriented good governance model, " chapters of the Constitution of I.R. of Iran were studied as a research ground. To access research findings and its analysis, the " data – base with the strategy of case – study was chosen as research method. This study shows that that the Constitution has the capacity of modeling . The model of " Islamic – oriented good governance " consists of input, process, output, and feedback. This model explains theoretical including Islam " Monotheism, Prophecy, Resurrection, Justice and Imamate " and Republicanism as basic principles, and Islamic rule of law, accountability towards one another and God, securing legitimate freedoms, fighting against all manifestations of corruption, supremacy denial, information transparency, and divine supervision are taken into consideration as principles, all of which make the foundation and inputs of an Islamic – oriented good governance. Dimensions and functions of the process of " Islamic – oriented good governance " in political, social, cultural and economic arenas : religious democracy , social capital, cultural engineering, and justice – based economic development .The " human exaltation " is considered as the goal and output in an " Islamic – oriented good governance " .
