شماره ركورد :
580771
عنوان مقاله :
بررسي و تحليل برنامه فلسفه براي كودكان و نوجوانان با نظر به ميزان ابتناي آن بر پراگماتيسم ديويي
عنوان فرعي :
Analyzing Philosophy for Children Program Regarding how much it is Based on Deweyan Pragmatism
پديد آورندگان :
صفايي‌مقدم، مسعود نويسنده دكتراي فلسفه تعليم و تربيت، دانشيار دانشگاه شهيد چمران اهواز Safaei Moghaddam, Masoud , ناجي، سعيد نويسنده عضو هييت علمي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي Naji, Saeed , هاشم، رسناني نويسنده دكتراي روان‌شناسي تعليم و تربيت، عضو هييت علمي دانشگاه IIUM مالزي Hashem, Rosnani , آيت‌اللهي، حميدرضا نويسنده دكتراي فلسفه از دانشگاه VUBبلژيك، استاد دانشگاه علامه طباطبايي Ayatollahy, Hamidreza , شيخ‌رضايي، حسين نويسنده دكتراي فلسفه، استاديار موسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران Sheykh Rezaee, Hossein
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1390 شماره 4
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
22
از صفحه :
79
تا صفحه :
100
كليدواژه :
برنامه فلسفه براي كودكان و نوجوانان , معرفت‌شناسي , نسبي‌گرايي , پراگماتيسم
چكيده فارسي :
در اين مقاله ميزان و نحوه تاثيرگذاري فلسفه پراگماتيسم در برنامه آموزش فلسفه به كودكان (فبك) ارزيابي مي‌شود. اين مطالعه با شيوه تحليلي ـ استنتاجي و عمدتاً در چهارچوب بررسي آراي كلينتون گلدينگ صورت مي‌گيرد، كه از اصلي‌ترين طرف‌داران وجود رابطه تنگاتنگ ميان فبك و پراگماتيسم است. اين رابطه در نظر گلدينگ به‌ گونه‌اي است كه پراگماتيسم را بهترين حامي نظري، معرفت‌شناختي، و فلسفي برنامه فبك مي‌كند؛ بر اين اساس فبك ماهيت پراگماتيستي پيدا مي‌كند. اين مقاله درصدد بررسي اين ادعاست. پرسش‌هاي اصلي از اين قرارند: آيا واقعاً تاثيرپذيري برنامه فبك از پراگماتيسم به‌ گونه‌اي است كه مي‌توان گفت اين برنامه ماهيت پراگماتيستي دارد؟ آيا پراگماتيسم در قياس با ديگر فلسفه‌ها بيش‌ترين تاثير را در برنامه فبك داشته است؟ آيا مي‌توان پراگماتيسم را بهترين حامي نظري فبك دانست؟ آيا به‌رغم تاثير‌پذيري احتمالي، مي‌توان نشان داد كه در پاره‌اي موارد مهم هم‌سويي چنداني ميان فلسفه پراگماتيسم و فبك وجود ندارد؟ پاسخ‌گويي به اين پرسش‌ها و برخي سوالات ديگر درك دقيق‌تري از برنامه فبك را در اختيار مي‌نهد و راه را براي اجراي درست‌تر آن آماده‌تر مي‌كند. در اين پژوهش نشان داده شده است كه در بسياري موارد پراگماتيسم مي‌تواند حامي نظري و معرفت‌شناختي خوبي براي فبك باشد، ولي نمي‌توان مطمين بود كه بهترين حامي است، يا در همه موارد مي‌توان آموزه‌هاي فبك را هم‌سو با آموزه‌هاي پراگماتيسم ديويي دانست.
چكيده لاتين :
In this paper we assess how pragmatism affects on p4c and how much. The study is done with analytic_deductive method and mainly by evaluating of Clinton Golding views, who is one of the main advocators of close relationship between p4c and pragmatism. In his view pragmatism theoretically and epistemologically supports p4c in the best way. Main questions in the paper are related to the problems: does pragmatism support p4c more than other philosophical theories? Can we recognize pragmatism as the best supporter for p4c? Is p4c affected by pragmatism more than other view point? If we recognize pragmatism affects on p4c, can we find other factors in p4c, which are not in harmonies with pragmatism? In this research we tried to show that pragmatism may be in some way a theoretically and epistemologically supporter for p4c but we cannot be sure that it is the best one, and we cannot be sure that they are in harmony in all the way.
سال انتشار :
1390
عنوان نشريه :
تفكر و كودك
عنوان نشريه :
تفكر و كودك
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 4 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت