اختلالات جنسي و عوامل موثر بر آن: مطالعه مبتني بر جمعيت در بين زنان ساكن مناطق شهري چهار استان كشور

Prevalence of female sexual dysfunction and its correlated factors: a population based study

سلامت جنسي حاصل تعامل عوامل عروقي، عصبي و هورموني بوده و تحت تاثير عوامل فردي، روابط بين فردي، سنت‌هاي حاكم بر خانواده و اجتماع، فرهنگ و مذهب قرار مي‌گيرد؛ اين اختلالات جنسي در جوامع مختلف شيوع متفاوتي دارد به علاوه نوع مطالعه، نحوه انتخاب نمونه، باورهاي قوميتي در زمينه مسايل جنسي و روش انجام مطالعه مي‌تواند تاثير شگرفي بر برآورد شيوع اين اختلالات داشته باشد. لذا ما بر آن شديم كه در يك مطالعه مبتني بر جمعيت به برآورد شيوع اين اختلالات و عوامل موثر بر آن در ميان زنان سنين باروري بپردازيم. دراين مطالعه 784 زن متاهل ساكن نواحي شهري استان‌هاي قزوين، گلستان، كرمانشاه و هرمزگان كه به روش نمونه‌گيري خوشه‌اي طبقه‌بندي شده سهميه‌اي انتخاب شده بودند با استفاده از پرسشنامه استاندارد بومي شده در زمينه اختلالات عملكرد جنسي مورد پرسشگري قرار گرفتند. در اين مطالعه27/3 درصد زنان درجات مختلفي از اختلالات جنسي، ازجمله 0/8 درصد اختلال شديد، 20/2 درصد اختلال متوسط و 6/3 درصد اختلال خفيف داشتند. آنها 35/6 درصد اختلال در تمايلات جنسي، 39/9 درصد در تحريك جنسي، 18/9 درصد در مرطوب شدن، 27/3 درصد در ارگاسم، 15/2درصد در رضايت از فعاليت جنسي و 56/1 درصد درد حين نزديكي داشتند. نتايج اين مطالعه مبين آن بودكه اين اختلالات با طول مدت ازدواج، ميزان جذابيت در منظر همسر، وضعيت كلي زندگي زناشويي و توان بيان تمايلات جنسي به همسر ارتباط دارد. اختلالات جنسي در بين زنان ايراني شيوع قابل توجهي دارد لذا آموزش و ارايه خدمات مشاوره‌اي جنسي از اولويت‌هاي حوزه سلامت زنان محسوب مي‌گردد.

Objective (s): To determine the prevalence of sexual dysfunction and its effective factors in a community based study among reproductive aged women. Methods: In the present study, 784 married women, lived in urban area of Ghazvin, Golestan, Kermanshah and Hormozgan provinces, were recruited using stratified, multistage probability cluster sampling method. The sexual dysfunction was assessed using a standard questionnaire. Results: The study results demonstrated that 27.3% of women had various degrees of sexual dysfunction; 0.8%,% 20.3% and 6.3% of women had sever, moderate and mild dysfunction, respectively. Sexual desire, sexual arousal and lubrication were disturbed in 35.6%, 39.9% and18.9% of women, respectively. Furthermore 27.3% of women had orgasm’s problem and 15.2% of participants were unsatisfied with sexual activity, dyspareunia was reported by 56.1% of women. There is a statistical significant relationship between sexual dysfunction with duration of the marriage, the level of attractiveness in the perspective of the husband, the overall satisfaction of common life and the ability for sexual expression. Conclusion: Sexual dysfunction is prevalent among Iranian women, as a result providing its educational facilities and counseling center is a priority for women’s health.