عنوان مقاله :
بررسي تيوري بينايي در آثار ابن هيثم، رازي، ابن سينا و رفع مشكلات اُپتيكي چشم با عينك هزاره چهارم و سوم قبل از ميلادو ضرورت تاسيس موزه اُپتيك در ايران
عنوان فرعي :
The importance of Establishing an Optical Museum considering the visual theories in works of Greeks, EbnHaisam, Razi, Avicenna, and managing the visual problems of the eye with spectacles in 4th&3rdmi
پديد آورندگان :
صحيحي اسكويي، مير غفار نويسنده اُپتومتريست، دانشكده علوم توانبخشي، دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي Sahihi Oskooei, Mir Ghaffar , قاسمي برومند، محمد نويسنده ؛ استاد دانشكده علوم توانبخشي. ghasemi broomand, mohamad , كنگري، هاله نويسنده عضو هييت علمي دانشكده توانبخشي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي Kangari, Haleh , بيگ باباپور، يوسف نويسنده ؛ پژوهشگر تاريخ علم. beig babapour, yousef , عباسي، محمود نويسنده ؛ رييس مركز تحقيقات اخلاق و حقوق پزشكي. abbasi, mahmoud
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 7
كليدواژه :
گياه گل عينك , مشكلات اُپتيكي چشم , eyeglass flower , ocular prosthesis , Optical problems , spectacle bone , Vision theory , تيوري بينايي , چشم مصنوعي , عينك استخواني , ابن سينا
چكيده فارسي :
مقدمه: بهتر است پيش از هر چيز، بحث را با اين عبارت «دُليسي اوليري» آغاز كنيم كه ميگويد: «ميان تمدن و بيماري واگير، شباهتگونهاي وجود دارد. هر دو در نتيجه مجاورت و آميزش از مردمي به مردم ديگر انتقال پيدا ميكند، و هر جا كه يكي از اين دو ظاهر ميشود، نخستين فكر و سوالي كه به خاطر ميرسد، آن است كه: راه سرايت از كجاست؟...». عموماً يونان را بنيانگذار علم در جهان ميدانند، ولي قرنها قبل از آنكه يونان تمدني داشته باشد، در بينالنهرين و در سرزميني كه اكنون آن را ايران مينامند، علوم مختلف از جمله پزشكي رواج داشته است. تمدني كه امروزه به دستياري اروپاييان در جهان نمود دارد، تمدني است كه يونانيان قديم بنا نهادند، يونانيان نيز مباني اين تمدن را از ملل باستاني مشرق زمين يعني مصر، سوريه، كلده و هند اخذ نمودهاند.
سابقه و هدف: براي آشنايي با مشكلات اُپتيكي چشم، لازم است پژوهش گستردهاي در طول تاريخ صورت گيرد كه ايرانيها در دورههاي مختلف تاريخ با مشكلات اُپتيكي چشم از جمله انحرافات بينايي، پيرچشمي، دوربيني و نزديك بيني آشنا و با استفاده از امكاناتي همچون عدسي و عينك براي رفع آن اقدام نمودهاند. واژه عينك با حضور خود در ادبيات ايران توانسته تحولات و ابداعاتي كه براي رفع مشكلات اُپتيكي چشمي صورت گرفته را با كمك ادبيات براي هميشه تاريخ حفظ و آنرا از گزند فراموشي مصون نگه داشته و راههاي تاسيس موزه اُپتيك و علوم بينايي را هموار نمايد.
يافتهها: اراده خداوندي بر اين بوده كه بشر در نور و روشنايي قادر به ديدن باشد و به همين دليل هميشه تلاش نموده كه خود را از تاريكي نجات دهد؛ خصوصاً اگر اين تاريكي در ارتباط با بينايي او بوده باشد. با اتكاي به اين مهم ميتوان گفت در مواجه با تاري ديد، تيوريهايي را ارايه و ابداعاتي را بكار گرفته كه او را از تاريكي بينايي نجات داده كه از جمله ميتوان به ياقوت سرخ اشاره كرد كه از آن بعنوان ذرهبين، سود جسته است.
نتيجه: با توجه به وجود عينك استخواني از هزاره چهارم و سوم قبل از ميلاد و چشم مصنوعي در چشم بانويي در شهر سوخته و استفاده از گياه گل عينك براي رفع مشكلات بينايي ميتوان نتيجه گرفت كه در دوران پيش از تاريخ جهت رفع مشكلات بينايي و زيبايي ظاهر چشم از عينك و چشم مصنوعي سود جسته و در طول تاريخ نيز با استفاده از ذرهبين و دارو به خوبي توانسته اين مشكلات را رفع نمايد. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت تمامي اين تحولات صورت گرفته بر اساس تيوريهاي بينايي بوده كه بشر براي رفع مشكلات اُپتيكي چشم نخست آنها را ارايه نموده و سپس در پي تحقق اهداف، توانسته بصورت كاربردي آنها را مورد استفاده قرار دهد.
چكيده لاتين :
Introduction: Greeks, generally, have been known as the founder of science but centuries before that in a region called Mesopotamia, known as Iran today, different sciences including medicine were practiced.
Goal: to learn about the role of Iranians in optical sciences, it is necessary to conduct a historical investigation which addresses how Iranians managed myopia, hyperopia, presbiopia, and ocular deviation with lenses and spectacles in past.
Results: Considering the discovery of the spectacle made up of bone from 4th&3rdmillennium B.C., the discovery of ocular prosthesis in the burned city in Systan and Balouchestan, and the use of eye glass flower to relieve visual symptoms, it can be concluded that in pre historical times, spectacles, lenses, prosthesis, and drugs were used to manage visual problems.
Discussion: One area of interest in ophthalmology in Islamic Era was cataract. Learning about cataract, means learning about the intraocular lens of the eye and this means learning about ophthalmic lenses and magnifiers. In those times, a theory was needed to explain how lenses placed in front of the eye could focus the light on the retina. The success was dependent upon the mechanism of action of the intraocular lens. Therefore, it is necessary to mention that after discovering this mechanism, ophthalmic lenses were synthesized and following that telescope and microscope were designed. Avicenna took important steps in this endeavor. He performed investigations on how light could be focused by water filled bottle and not by an empty bottle. He also had adequate knowledge ocular muscles and their innervations. All of these studies provided the basics for using ophthalmic lenses in front of the eye.
Avicenna says in his book Shafa the ligh to fits object must be seen to bereflected. Greek scientists say the opposite.
In thesecondmillenniumBCItwasapprovedandaddedto thecredibility of Avicenna.
عنوان نشريه :
تاريخ پزشكي
عنوان نشريه :
تاريخ پزشكي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 7 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان