شماره ركورد :
585830
عنوان مقاله :
ارتباط چگالي انرژي رژيم غذايي با اختلالات قلبي-متابوليكي در زنان تهراني
عنوان فرعي :
Consumption of Energy-Dense Diets in Relation to Cardiometabolic Abnormalities among Tehranian Women
پديد آورندگان :
خياط زاده، سيدسعيد نويسنده دانشجوي كارشناسي ارشد علوم تغذيه دانشكده تغذيه و علوم غذايي Khayatzadeh, S.S , صانعي، پروانه نويسنده دانشجوي كارشناسي ارشد علوم تغذيه دانشكده تغذيه و علوم غذايي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان Saneei, P , خسروي بروجني، حسين نويسنده دانشگاه علوم پزشكي زنجان- گروه بيوشيمي و تغذيه , , آزادبخت، ليلا نويسنده دانشيار گروه تغذيه جامعه دانشكده تغذيه و علوم غذايي Azadbakht, L , اسماعيل زاده ، احمد نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 67
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
11
از صفحه :
38
تا صفحه :
48
كليدواژه :
افزايش چربي خون , چگالي انرژي , ديابت شيرين , پرفشاري خون
چكيده فارسي :
مقدمه و هدف: مطالعه ي حاضر با هدف ارزيابي ارتباط ميان چگالي انرژي رژيم غذايي و شيوع عوامل خطر كارديومتابوليك در زنان تهراني صورت گرفت. روش كار: در اين مطالعه مقطعي دريافت هاي غذايي معمول 486 زن تهراني با استفاده از پرسشنامه ي بسامد خوراك اعتبارسنجي شده ارزيابي شد. چگالي انرژي رژيم غذايي با تقسيم دريافت انرژي روزانه گزارش شده (كيلوكالري در روز) تقسيم بر وزن كل غذاي مصرفي (به استثناي نوشيدني ها) بدست آمد. سطح قند خون ناشتا، پروفايل هاي ليپيدي و فشار خون نيز اندازه گيري شد. وجود حداقل يك عامل خطر و حداقل دو عامل خطر از سه عامل خطر اصلي بيماري هاي قلبي عروقي (پرفشاري خون،ديس ليپيدمي،ديابت) ارزيابي شد. براي تعيين ارتباط بين چگالي انرژي رژيم غذايي و عوامل خطر كارديومتابوليك نسبت شيوع در مدل هاي مختلف با توجه به مخدوش گرها بدست آمد. نتايج: ميانگين چگالي انرژي رژيم غذايي 35/0±77/1 كيلوكالري در گرم بود. مصرف رژيم هاي غذايي با چگالي بالاي انرژي در ارتباط با دريافت هاي بالاتر انرژي،چربي رژيم غذايي، كلسترول، روغن هاي گياهي، غلات تصفيه شده و محصولات لبني پرچرب و دريافت هاي كمتر كربوهيدرات، ميوه ها، سبزيجات، گوشت و ماهي بود. همچنين رژيم غذايي با چگالي بالاي انرژي در ارتباط با سطوح بالاتر تري گليسريد سرم، كلسترول تام و LDL كلسترول و سطوح پايين تر HDL كلسترول بود. زناني كه در بالاترين چارك چگالي انرژي رژيم غذايي بودند در مقايسه با آنهايي كه در پايين ترين چارك قرار داشتند شانس بيشتري براي ابتلا به ديس ليپيدمي (%61 در مقابل % 31، 05/0P < ) ، حداقل يك عامل خطر متابوليك (%68 در مقابل %35، 05/0P < ) و حداقل دو عامل خطر كارديومتابوليك (%29 در مقابل %10، 05/0P < ) داشتند. كنترل بيشتر براي شاخص توده ي بدني اندكي اين ارتباطات را ضعيف تر كرد. در مجموع هيچ ارتباطي بين مصرف رژيم غذايي با چگالي بالاي انرژي و خطر داشتن ديابت يا فشار خون چه قبل و چه بعد از تعديل مخدوش گرها ديده نشد. نتيجه نهايي: مصرف رژيم غذايي با چگالي بالاي انرژي به طور چشمگيري با شيوع ديس ليپيدمي، حداقل يك و حداقل دو عامل خطر كارديومتابوليك در ميان زنان تهراني همراه بود. مطالعات آينده نگر بيشتري نياز است تا اين يافته ها را تاييد كنند
چكيده لاتين :
Introduction & Objective: This cross-sectional study was undertaken to assess the association between dietary energy density and prevalence of the cardiometabolic risk factors among Te-hranian adult women. Materials & Methods: In this cross-sectional study we assessed habitual dietary intakes of 486 Tehranian adult women by the use of a validated food frequency questionnaire. Dietary en-ergy density (DED) was calculated as each individual’s reported daily energy intake (kcal/d) into total weight of foods (excluding beverages) consumed (g/d). Fasting plasma glucose (FPG), lipid profiles and blood pressure were measured. Diabetes (FPG? 126 mg/dL), dyslip-idemia (based on Adult Treatment Panel III) and hypertension (based on Joint National Committee VI) were defined. The presence of “at least one risk factor” and "at least two risk factors" of the three major risk factors for cardiovascular disease (hypertension, dyslipidemia and diabetes) were also evaluated. To explore the associations between DED and cardio-metabolic risk factors, we obtained prevalence ratios in different models accounting for con-founders. Results: Mean dietary energy density was 1.77±0.35 kcal/g. Consumption of energy-dense diets was associated with higher intakes of energy, dietary fat, cholesterol, vegetable oils, refined grains and high-fat dairy products and lower intakes of dietary carbohydrates, fruits, vegetables , meat and fish. Adherence to an energy-dense diet was associated with elevated levels of serum triglycerides, total- and LDL-cholesterol and lower levels of serum HDL-cholesterol. Women in the top quartile of DED were more likely to have dyslipidemia (61% vs. 31%, P < 0.05), at least one (68% vs. 35%, P < 0.05) and at least two (29% vs. 10%, P < 0.05) cardiometabolic risk factors as compared with those in the bottom quartile. Addi-tional control for BMI slightly attenuated the associations. No overall significant associations were found between consumption of energy-dense diets and risk of having diabetes or hyper-tension either before or after adjustment for confounders. Conclusion: Consumption of energy-dense diets was significantly related to the high prevalence of dyslipidemia, at least one and at least two risk factors among Tehranian adult women. Pro-spective studies are required to confirm our findings. (Sci J Hamadan Univ Med Sci 2013; 20 (1):38-48)
سال انتشار :
1392
عنوان نشريه :
مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي و خدمات درماني همدان
عنوان نشريه :
مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي و خدمات درماني همدان
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 67 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت