عنوان مقاله :
سلفيان و انكار مجاز در قرآن
عنوان فرعي :
Salafis and Denial of Metaphors in the Quran
پديد آورندگان :
محمدي مظفر، محمدحسن نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1391 شماره 9
كليدواژه :
حقيقت , Salafis , real meaning , universal with analogical gradation , مشترك معنوي , تاويل , سلفيان , مجاز , Metaphor , Allegorical interpretation
چكيده فارسي :
كاربردهاي مجازي يكي از كاركردهاي رايج زبان است. شناخت اين كاربردها، از كليدهاي فهم متون مقدس مي‌باشد. در فهم قرآن، شناخت اين‌گونه كاربردها از اهميت بسياري برخوردار است و بدون تشخيص آنها برداشت‌هاي ناصوابي از آيات قرآن حاصل مي‌شود. سلفيان با تاكيد بر فهم ظاهرگرايانه، وجود مجاز در قرآن را انكار كرده‌اند. در اين مقاله ضمن نقل آرا و سخنان آنان در اين زمينه، به نقد و بررسي ديدگاه آنان مي‌پردازيم و نشان مي‌دهيم كه پارادايم «حقيقت و مجاز»، قرن‌ها الگوي رايج و غالب در فهم قرآن بوده است و پارادايم‌هاي پيشنهادي آنان ـ نظير «مشترك معنوي» و «اسلوب»ـ هيچ‌گاه چنان نبوده است و نمي‌تواند جانشين مناسبي براي آن الگوي مسلط باشد. علاوه بر اين، ادعاهاي آنان با حقايق تاريخي سازگار نيست و خود نيز در اين‌گونه دعاوي به تناقض‌گويي دچار شده‌اند.
چكيده لاتين :
Metaphorical usage is one of the prevalent functions of language. Knowing these usages is a key to understanding holy texts. Knowing these usages is of great importance, and lack of this sort of knowledge leads to some undue conceptions or interpretations of the Quranic verses. Emphasizing literalist understanding, Salafis have denied the existence of metaphors in the Quran. Quoting their views and statements in this regard, the present article studies and criticizes Salafi views indicating that the paradigm of real meaning and metaphor has been the dominant and prevalent paradigm for centuries. So their proposed paradigms such as universal with analogical gradation or genre have never had this position. Hence they can not be good alternatives for that dominant paradigm. Furthermore, Salafi claims are not supported with historical facts, while being stuck in contradictory claims
چكيده عربي :
تعد الاستخدامات المجازيه من الصناعات الرايجه في اللغه، والتعرف علي هذه الاستخدامات يساهم في فهم المتون المقدسه، وتحظي معرفه هذا النوع من الاستخدامات باهميه كبيره في فهم القرآن الكريم، وعدم تشخيصها وتحديدها يودي الي سو فهم آيات القرآن الكريم. ان السلفيه تنكر وجود المجاز في القرآن الكريم لاعتمادها الفهم الظاهري له. تسعي هذه المقاله الي دراسه نظرياتهم ونقدها ضمن نقل آرايهم وكلماتهم في هذا المضمار، ونبين ان نموذج (الحقيقه والمجاز) كان هو النمط الرايج والغالب في فهم القرآن الكريم طيله قرون من الزمن، وما اقترحته السلفيه من نماذج نظير (المشترك المعنوي) و(الاسلوب) لم يكن هو النمط السايد آنذاك، ولا يمكنه ان يحل بديلا عن النمط الرايج ويهيمن عليه، بالاضافه الي ان مزاعمهم لا تنسجم مع الحقايق التاريخيه كما انها عرضه للتضارب والتناقضات.
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 9 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
