بررسي ارتباط كيفيت زندگي با وضعيت راه رفتن و دامنه حركتي اندام تحتاني در بزرگسالان مبتلا به فلج مغزي اسپاستيك

The relationship between quality of life with ambulation status and lower limb range of motion in young adults with spastic cerebral palsy

چكيده مقدمه: عوارض متعاقب فلج مغزي مي‌تواند تاثيرات چشمگيري بر توانمندي‌هاي فيزيكي و روان‌شناختي بزرگسالان مبتلا به فلج مغزي داشته باشد و كيفيت زندگي آن‌ها را تحت تاثير قرار دهد. هدف از مطالعه حاضر، تعيين ارتباط بين كيفيت زندگي با وضعيت راه رفتن و دامنه حركتي در بزرگسالان مبتلا به فلج مغزي بود. مواد و روش‌ها: تحقيق حاضر از نوع تحليلي- مقطعي بود و بر روي 70 فرد بزرگسال (40 زن و 30 مرد) مبتلا به فلج مغزي اسپاستيك يك طرفه و دو طرفه با ميانگين سني 07/5 ± 24/26 سال، در دامنه سني 40-20 سال با روش نمونه‌گيري ساده، از افراد در دسترس مراجعه كننده به سه مركز خدمتگزار به توان‌يابان با نام مجتمع آموزشي نيكوكاري رعد مستقر در شهرهاي تهران و كرج وارد مطالعه شدند. كيفيت زندگي، وضعيت راه رفتن و دامنه حركتي مفاصل زانو و مچ پا به ترتيب با پرسش‌نامه فرم كوتاه كيفيت زندگي سازمان بهداشت جهاني، آزمون طبقه‌بندي عملكردي راه رفتن و گونيامتر دستي ارزيابي شدند. روش‌هاي آماري مورد استفاده در اين مطالعه، آزمون‌هاي همبستگي Pearson، Spearman، Independent t و Mann-Whitney بودند. يافته‌ها: بين حيطه‌هاي كيفيت زندگي با وضعيت راه رفتن و دامنه حركتي دورسي فلكشن مچ پا ارتباطي پيدا نشد، اما حيطه‌هاي سلامت رواني و سلامت محيط با ميزان دامنه حركتي اكستنشن زانو ارتباط ضعيفي داشتند. همچنين تفاوت معني‌داري در نمره حيطه‌هاي كيفيت زندگي بين زنان و مردان وجود نداشت. نتيجه‎گيري: شايد ميزان دامنه حركتي مفصل زانو روي سلامت روان و سلامت محيط بزرگسالان دچار فلج مغزي از نوع اسپاستيك تاثير داشته باشد. همچنين مي‌توان گفت كه محدوديت‌هاي جسمي اين افراد به مقدار بسيار كمي كيفيت زندگي آن ها را تحت تاثير قرار مي‌دهد. كليد واژه‌ها: كيفيت زندگي، وضعيت راه رفتن، دامنه حركتي، فلج مغزي

Abstract Introduction: Consequences of cerebral palsy can cause significant influences on physical and psychological capabilities of adults with cerebral palsy and affect on their quality of life. The purpose of this study was to investigate the relationship between quality of life with hypertonia and ambulation status in young adults with spastic cerebral palsy. Materials and Methods: In an analytical cross sectional study, 70 participants (40 women, 30 men, age range 20 to 40 years, mean age ± SD, 26.24 ± 5.07) with spastic cerebral palsy were recruited in this study. They were selected from three Ra?ad Rehabilitation Goodwill Complexes in Tehran and Karaj cities. Quality of life (QOL), ambulation status, knee extension, and ankle dorsi flexion range of motion were measured by World Health Organization Quality of life questionnaire (WHOQOL- Brief), functional ambulation category and manual goniometer, respectively. To analyze the data, Pearson and Spearman correlation coefficient, Mann-Whitney U test, Independent sample t test were used. Results: We found no correlation between ambulation status and ankle dorsi flexion range of motion with quality of life domains. However, psychological and environmental domains showed low correlations with knee extension range of motion (respectively r = 0.26 and r = 0.28). Also, no significant difference was found between males and females in QOL domain scores. Conclusion: Probably knee extension range of motion could affect on psychological and environmental domains in adults with spastic cerebral palsy. Also, impairments and physical limitations seems to have a less pronounced effect on health-related quality of life in adults with cerebral palsy. Keywords: Quality of life, Ambulation status, Range of motion, Cerebral palsy