تعيين ژنوتيپ هاي ويروس هپاتيت C در گروه‏هاي پر خطر (تالاسمي، همودياليزي، معتادان تزريقي، هموفيلي) در شهرستان ساري

Determination HCV Genotype in high risk group (Hemophilia – Talasemic – Dialysis – IV drug user) in Mazandaran province in Sari City

ويروس هپاتيت C عامل اصلي بيماري عفوني بين معتادين تزريقي، بيماران تالاسمي، هموفيلي و همودياليز است كه به عنوان جمعيت در خطر پذيري بالاي عفونت هاي هپاتيت C شناخته مي شوند. ويروس هپاتيت C از طريق مصرف داروهاي تزريقي يا در كشورهاي كمتر توسعه يافته، از طريق تزريق محصولات خوني آلوده وكمتر از طريق والدين گسترش مي يابد. تعيين ژنوتايپ HCV به لحاظ كيلنيكي ارزشمند است، زيرا اطلاعات مهمي فراهم مي كند كه مي تواند براي تعيين نوع و دوره درمان و پيش بيني نتيجه به كار رود. اين مطالعه براي تهيه داده هاي اپيدميولوژي (همه گيرشناسي) بر روي ژنوتايپ ويروس هپاتيت C در بين گروه هاي پر خطر در استان مازندران در شهر ساري انجام شد. اين مطالعه روي 132 بيمار با عفونت ثابت شده هپاتيت C انجام شد. همه نمونه ها براي استخراج RNA، سنتز cDNA باترانس كريپتاز معكوس وPCR GENOTYPE آماده شدند. از پروتكل راهنما براي استخراج RNA استفاده شد. ژنوتيپ هاي HCV به وسيله كيت For PCR HCV Genotype Amply sense تعيين شده بودند. آناليز ژنــوتـاپنيگ تعيين كرد كه نـوع 3a (2/71 درصد) فــراوان تـرين نـوع مـي‏باشد و پــس از آن نـــوع 1b(3/8 درصـد) و 1a (3/8 درصـد) و انـواع تـركـيبي HCV (1a/1b) (3/8 درصـد) و (3a/2) (3/2 درصـد) و (1a/1b/ 3a) (5/1درصد) يافت شدند. هيچ زير نوعي از ژنوتيپ نوع 2 در اين جمعيت وجود نداشت. نتايج ما در مقايسه با ساير گزارشات نشان مي دهد كه ژنوتايپ هاي 3aو 1 (1a,1b) در ساري شايع هستند كه با اروپا، ايالات متحده و حتي برخي از بخش هاي آسيا متفاوت است. بايد توجه شود كه ژنوتيپ 3a در ايران بيشترين شيوع را دارد و اين ژنوتيپ به درمان واكنش بيشتري نشان مي دهد و پاسخ ويرولوژيكي بالايي به درمان كوتاه مدت، نسبت به ژنوتيپ 1,4 دارد. اما ميزان عود در بيماران مبتلا به ژنوتيپ 3 نسبت به كساني كه آلوده به ژنوتيپ 2 هستند بيشتر است. علت شيوع بالاي ژنوتيپ 3 در ايران ممكن است به دليل شرايط جغرافيايي يا ويژگي هاي نژادي و قومي باشد. فراواني ژنوتيپ 3 در ايران با بخش هاي مختلف هند و قسمت هاي جنوب غربي آسيا شباهت دارد. اين شباهت احتمالاً بواسطه مجاورت جغرافيايي و تاريخچه ي طولاني مسافرت، تجارت و ارتباط بين افراد اين منطقه است.

Hepatitis C virus (HCV) is the major infectious disease agent among intravenous drug addicts, Thalassemiac, Hemophiliac, hemodialysis patients, who were nominated as population at high risk of acquiring hepatitis C infection. Hepatitis C virus is spread either through intravenous drug use or, in lesser-developed countries, through the frequently blood transfusions or blood contamination during medical procedures. Genotype determination of HCV is clinically valuable as it provides important information which can be used to determine the type and duration of therapy and to predict the outcome. We carried out this study to provide epidemiologic data on hepatitis C virus genotype among this high-risk population in mazandaran province, Iran.This cross-sectional study was conducted on 132 patients with established hepatitis C infection. All samples were submitted to RNA extraction, We used manual protocol to RNA extraction upon RNX- plus solution (Cinnagen) reverse transcription and PCR genotyping. By Amplysens HCV-genotype kit. Genotypes were determined. Genotyping analysis determined that Type 3a was the most frequent type, (%71.2), followed by type 1b ….%8.3 and 1a ( %8.3), mixed HCV genotypes were found in 6 (1a/1b …%8.3), 2 (2/3a...%2.3 )، 1a/1b/1c (%1.5) we had no genotype 2 in this populate. Our results are in accordance with other reports that genotypes 3a,1a are dominant in Iran which is different from Europe, USA and even some parts of Asia . It is important to note that Genotype3 has high prevalence in Iran, and represent more response to treatment and in comprise with Genotype 1 and Genotype 4 has high rate of slow virological response(SVR).But rate of recur in patients who have infected by Genotype 3 is more than those who have infected by Genotype2.Reasons of high prevalence of Genotype3 in Iran maybe are due to geographical situations or ethics backgrounds. Frequency of Genotype3 in Iran is same as different parts of India and some regions of west southern of Asia. This analogues maybe due to geographical adjacency and long-term history of travelling, trade and connections between people of these regions.