عنوان مقاله :
ابهامزدايي از قضاياي حقيقيه، خارجيه، معدوليه و سالبه المحمول
عنوان فرعي :
Disambiguation of True, External Indefinite and Negative Propositions
پديد آورندگان :
فلاحي، اسدالله نويسنده دانشگاه زنجان Fallahi, A
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1388 شماره 13
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
كليدواژه :
معدولهْْالمحمول و سالبهْْالمحمول , منطق جديد , منطق وجهي , قضيه حقيقيه , قضيه خارجيه , محمول وجود , منطق قديم
چكيده فارسي :
منطق صوري قديم، از زمان ارسطو تا مظفر، اصطلاحات بسياري ساخته است كه ميتوان گفت تا به امروز همه آنها تحولات مفهومي فراواني يافتهاند. متاسفانه در ميان فيلسوفان مسلمان و منطقدانان معاصر كشورمان كه تعلق خاطري به منطق قديم دارند، بسياري از اين اصطلاحات با ابهامهاي فراواني به كار ميروند و در واقع، در بيشتر آنها، اشتراك لفظ "رهزن" است. نتيجه اين ابهامها و اشتراكهاي لفظي، اختلافنظرهاي شديدي است كه در مقالهها، كتابها، پاياننامهها و... نمود يافته است. به نظر نگارنده، ابهام زدايي از اين اصطلاحها و پايانبخشي به اين اختلافنظرها، مادام كه منطق قديم، زبان طبيعي را به كار ميبرد، ممكن نيست. زبانهاي مصنوعي منطق جديد و تحليلهاي ژرف و گسترده در اين منطق، ميتواند در ابهامزدايي و حل مسايل منطق قديم و حتي فلسفه اسلامي كمك بزرگي باشد. يكي از مسايل بسيار مبهم و مورد اختلاف در منطق قديم و فلسفه اسلامي، تقسيم قضيه به
حقيقيه و خارجيه (و ذهنيه) است. در اين مقاله، با اشارهاي گذرا به تعريفهاي گوناگون اين دو قضيه (در
آثار گذشتگان) و اختلاف نظرهاي موجود درباره آن (در آثار گذشتگان و معاصران)، به تحليل صوري اين
تعاريف در منطق جديد و نشان دادن نقاط قوت و ضعف آنها پرداختهايم. به كمك اين تحليلهاي صوري،
بهسادگي ميتوان ريشه بسياري از اختلافنظرها را از ميان برداشت. در برخي موارد كه دشوارتر به نظر ميرسند،
به حل اختلافنظرهاي موجود پرداختهايم.
چكيده لاتين :
Authors of classical formal logic, from Aristotle to Muzaffar, have worked out many logical terms which can be said to have undergone many conceptual changes. Unfortunately many contemporary Iranian philosophers and logicians, who are still interested in classical logic, use these logical terminologies with extreme ambiguities. In fact, many of the current usages are marked by equivocations. These ambiguities and equivocations result in serious differences in opinion, which are in one way or the other, expressed themselves in articles, books, theses, etc. According to the author, as long as the classical logic does not apply natural language, one cannot remove these ambiguities and the disagreements they cause. The artificial language of modern logic and the deep analysis made in this logic can contribute a great deal to clearing up these ambiguities and solving the problems of classical logic and even Islamic philosophy. One of the increasingly important and controversial problems in classical logic and Islamic philosophy is the discussion of dividing a proposition into haqiqiyah (true), kharijiyah (external) and zihniyah (mental). Referring to various definitions of these two kinds of propositions (available in the works of early logicians) and the existing disagreements about them (the works of past and contemporary scholars), the article seeks to analyze these definitions formally on the basis of modern logic in order to show their weaknesses and strengths. On the basis of these formal analyses, one can easily root out many of these differences of opinion. As for more difficult cases, the author has dealt with solving existing disagreements.
چكيده عربي :
اشتمل المنطق الصوري القديم من زمان ارسطو حتي المظفر علي اصطلاحات كثيره يمكن القول ان جميعها مرَّ بتحولات علي مستوي المفهوم، وللاسف فان الفلاسفه المسلمين والمنطقيين المعاصرين في بلدنا والذين يبحثون في المنطق القديم قد استخدموا كثيراً من هذه الاصطلاحات ضمن الابهامات الكثيره الموجوده فيها، وفي الواقع فان اكثرهذه الابهامات ناتجه من الاشتراك اللفظي بين الاصطلاحات.
ونتيجه لهذه الابهامات والاشتراكات اللفظيه فاننا نشاهد اختلافاً شديداً في وجهات النظر في المقالات، الكتب، ورسالات التخرج و...الخ من وجهه نظري – الكاتب - ، رفع الابهام عن هذه الاصطلاحات ووضع الحد للاختلاف في وجهات النظر لا يمكن ان يتم مادامت لغه المنطق القديم هي اللغه الطبيعيه. اللغات المصنوعه في المنطق الجديد والتحليلات العميقه والواسعه في هذا المنطق تساعد كثيرا علي رفع هذا الابهام وحل مسايل المنطق القديم بل حتي مسايل الفلسفه الاسلاميه. واحده من المسايل المبهمه كثيراً وهي مورد اختلاف في المنطق القديم والفلسفه الاسلاميه مساله تقسيم القضايا الي حقيقيه وخارجيه (وذهنيه).
في هذه المقاله، اشاره سريعه الي التعاريف المختلفه لهاتين القضيتين (في آثار القدما ) واختلاف وجهات النظر حولهما (في آثار القدما والمعاصرين)، البحث في التحليل الصوري لهذه التعاريف في المنطق الجديد وبيان نقاط ضعفها وقوتها، وبواسطه هذه التحليلات الصوريه يمكن بسهوله كشف اساس كثير من اختلاف وجهات النظر، في بعض الموارد والتي تبدو اصعب تم البحث في حل اختلاف وجهات النظر.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 13 سال 1388
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان