بررسي ميزان آگاهي و نگرش كاركنان صنف قنادي شهر بردسير در زمينه استفاده از رنگ‏هاي مصنوعي در تهيه مواد غذايي

Evaluation of Knowledge and Attitude of Confectionery Workers towards Usage of Artificial Food Dyes in Bardsir

زمينه و هدف: امروزه استفاده بي رويه و ناآگاهانه از رنگ هاي مصنوعي مجاز و غير مجاز در آشپزخانه ها و كارگاه هاي توليد مواد غذايي فاقد نيروي متخصص، نگراني هاي بهداشتي زيادي را در زمينه سلامت مصرف كنندگان ايجاد نموده است. اطلاع از ميزان آگاهي و نگرش كاركنان مراكز فوق مي تواند برنامه ريزي و اقدامات مديريتي و كنترلي لازم را تسهيل نمايد. اين تحقيق با هدف بررسي ميزان آگاهي و نگرش كاركنان صنف قنادي در زمينه استفاده از رنگ هاي مصنوعي در تهيه مواد غذايي صورت گرفته است. روش كار: دراين مطالعه با استفاده از ابزار پرسش‏نامه آگاهي و نگرش 46 نفر از كاركنان صنف قنادي به صورت سرشماري مورد بررسي قرار گرفت. روش تحليل داده ها آزمون تجزيه و تحليل واريانس يكطرفه، مقايسه ميانگين دانكن و آزمون همبستگي پيرسون بوده است. يافته ها: نمره آگاهي با ميزان تحصيلات رابطه معني دار و مثبت و با سن و سابقه كار رابطه معني دار و منفي دارد (05/0 > p) ميانگين كل نمرات آگاهي50 درصد كل نمرات است. نمره نگرش هم اگر چه فقط با تحصيلات رابطه معني‏داري دارد (01/0 > p) اما اختلاف ميانگين اين نمرات در گروه هاي مختلف چندان متمايز نيست و تقريبا ميانگين كل نمرات نگرش 74 درصد كل نمرات است . نتيجه گيري: نتايج نشان داد ميزان آگاهي كاركنان در مورد خوراكي و غير خوراكي بودن رنگ ها و استاندارد استفاده از رنگ هاي خوراكي مجاز كم است و لزوم آموزش در اين زمينه احساس مي شود. بر طبق نتايج بهتر است اين آموزش بر اساس ميزان تحصيلات افراد انجام گيرد، همچنين افراد در مورد اثرات بهداشتي استفاده غير مجاز از رنگ هاي مصنوعي داراي نگرش منفي بوده اند. ضمن اينكه توزيع محدود و كنترل شده رنگ هاي مصنوعي و افزايش آگاهي استفاده كنندگان و توليدكنندگان، بهترين راههاي كاهش استفاده غير مجاز از رنگ هاي مصنوعي در جامعه مي باشد.

Background & Objectives: Using immethodically and uninformed of allowed and non- allowed artificial food dyes in food production establishments without supervision of authorized experts, has caused concerns in consumers health. Being aware of the knowledge and attitude of food dealers can facilitate throughout planning and managerial programs. This study aimed to assess knowledge and attitude of confectionery employees on usage of artificial food dyes. Methods: Knowledge and attitude of all 46 confectionery employees were studied using a standard questionnaire. ANOVA, Duncan, and Pearson correlation tests were applied for data analysis. Results: Despite the significant positive correlation between knowledge scores and employees education level, negative relationships were found between knowledge scores and age and experience (p < 0.05). Attitude scores had significant relationship only with education (p < 0.01), however, their differences in different groups were not considerable. Conclusion: The results showed that staff awareness on food and non-food grade dyes and their application is low and training is necessary on this field. It is recommended that training to be planned based on employee’s education levels. Subjects had negative attitude on health effects of non-allowed artificial dyes. Controlled and limited supply of artificial colors along with promoting awareness of producers and users of these dyes are the best strategies to reduce the unauthorized application of artificial dyes in the community.