عنوان مقاله :
ارتباط معناداري زندگي با اعتقاد به خدا از منظر مولانا
عنوان فرعي :
The Relationship between the Meaningfulness of Life and Belief in God from Moulan’s Perspective
پديد آورندگان :
پورالخاص نوكنده ئي، شكراله 1346 نويسنده علوم انساني , , فرجي، فاطمه نويسنده دانشجوي كارشناسي ارشد زبان و ادبيات فارسي Faraji, Fatemeh
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 33
كليدواژه :
Life , مثنوي معنوي , Death , human being , Masnavi Ma’navi , انسان , مرگ , God , آفرينش , حيات
چكيده فارسي :
مثنوي معنوي اثر گرانبهاي مولانا جلال الدين بلخي درياي متلاطمي از مفاهيم و رموز حيات است. يكي از اين مفاهيم، ارتباط معنادار زندگي در راستاي اعتقاد به خداست. در اين ديدگاه نگاه مولانا به پديده مرگ با نگاه طرفداران فلسفه پوچي متفاوت است و همين تفاوت در ديدگاه تفاوت در انديشه و آرا را سبب شده است. طرفداران فلسفه پوچي مرگ را پايان حيات بشري مي دانند، بنابراين بديهي است كه با چنين انديشه اي كل نظام هستي را پوچ و بي معنا مي انگارند. اما متفكران و انديشمنداني مانند مولانا نه تنها مرگ را پايان زندگي نمي دانند بلكه آن را به مثابه نقطه عطف و آغازين مرحله جديدي از حيات بشري مي دانند. حياتي كه در پرتو اعتقاد به خدا معنادار مي شود. در اين جستار علاوه بر اينكه ديدگاه هاي مولانا درباره حيات، فلسفهآفرينش و تكليف آدمي در نشاه دنيوي تبيين مي شود، با ذكر دلايل متقن و مبرهن انديشه طرفداران فلسفه پوچي كه ناشي از تفاوت نگاه آن ها به پديده مرگ و نيز عدم وجود ديدگاهي الهي است، بررسي مي شود. اين جستار بر اساس منابع كتابخانه اي و اينترنتي، به روش تجزيه و تحليل داده ها، پس از تعريف مختصر و اجمالي از معنا و مفهوم زندگي، فلسفه آفرينش، حيات را از منظر مولوي بررسي ميكند و سپس بر اساس داده هاي به دست آمده به تببين ديدگاه مولانا دربارهحيات معنادار در پرتو اعتقاد به خدا و ديدگاه طرفداران فلسفه پوچي پرداخته است و سرانجام تبيين نمايد آيا مرگ پايان زندگي است يا مقدمه اي براي حصول به كمال و حيات ابدي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 33 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان