عنوان مقاله :
بررسي گرايش دانشجويان تحصيلات تكميلي رشته برنامه درسي به رويكردهاي برنامه درسي
عنوان فرعي :
Review of the Orientation of Graduated Students of Curriculum Course to the Curriculum Approaches
پديد آورندگان :
جعفري ثاني ، حسين نويسنده jafari Sani , hossein , پاك مهر، حميده نويسنده , , اسلاميان، حسن نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1392 شماره 37
كليدواژه :
رويكرد برنامه درسي , رويكرد غير فني , Curriculum , Non-technical approach , curriculum approach , Technical approach , رويكرد فني , برنامه درسي
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر با هدف بررسي رويكردهاي برنامه درسي دانشجويان تحصيلات تكميلي رشته برنامه درسي صورت گرفت. روش از حيث هدف، كاربردي و از جهت روش، توصيفي ـ پيمايشي بود. جامعه آماري پژوهش، شامل همه دانشجويان رشته برنامه ريزي درسي دانشگاه فردوسي مشهد در مقاطع كارشناسي ارشد و دكتري مشغول به تحصيل در سال تحصيلي 88 ـ 89 بود (51 نفر). كليه دانشجويان به روش سرشماري انتخاب شدند و پرسشنامه محقق ساخته رويكردها را تكميل نمودند. اين پرسشنامه بر اساس رويكردهاي برنامه درسي ارنشتاين (رفتاري، سيستمي، مديريتي، علمي، انسان گرايي و نو مفهوم گرايي) در قالب 30 گويه با يك مقياس چهار گزينهاي بر اساس طيف ليكرت بود. دادههاي حاصل با استفاده از آمار توصيفي (ميانگين و انحراف معيار) و آمار استنباطي (تحليل واريانس يك راهه و چند راهه) تجزيه و تحليل شد. يافتهها نشان داد: 1 ـ غالبترين رويكرد دانشجويان، رويكرد انسان گرايي و كمترين ميانگين مربوط به رويكرد رفتاري بود و به طور كلي، دانشجويان مورد بررسي به رويكرد غير فني، گرايش بيشتري داشتند. 2 ـ بين دانشجويان در رويكرد فني و غير فني بر حسب جنسيت تفاوت معناداري وجود نداشت 05/0p > . 3- بين دو مقطع تحصيلي در دو رويكرد فني و غير فني تفاوت معنادار نبود 05/0p > . 4- بين سال ورود و گرايش به رويكرد غير فني دانشجويان تفاوت معناداري وجود نداشت(05/0 > p). با توجه به اين كه دانشجويان مورد بررسي به رويكرد غير فني، گرايش بيشتري داشتند؛ اينگونه استنباط ميگردد كه غالب دانشجويان تحصيلات تكميلي رشته برنامه درسي، با شيوههاي آموزش و برنامههاي درسي سنتي در چالش بوده، بيشتر با خط مشيهاي تعليم و تربيت جديد، هماهنگ و همسو هستند.
چكيده لاتين :
This study was conducted with the aim of the investigation of curriculum approaches among the graduate students in curriculum course. The research method regarding to the purpose was practical as a descriptive survey. The statistical population was included all of the 51 students of curriculum course (MA and PhD students) in Ferdowsi University of Mashhad at 2010-11. All students completed the Ornstein’s approaches to curriculum questionnaire. This questionnaire was based on the Ornstein curriculum approaches (behavioral, systematic, managerial, scientific, humanism and neo-conceptualism) in the form of 30 questions with a four-item Likert scale. The data were analyzed by using the descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics (one-track and multi-track ANOVA). The results showed that: 1- The dominant approach for the studied students was the humanism approach and the lowest average was behavioral approach and the studentʹs trend to non-technical approach. 2- There was no significant difference between male and female students in technical and non-technical approaches (p > 0.05). 3- There was no significant difference between technical and non-technical approaches in grade (p > 0.05). 4- There was no significant difference between academic year in technical and non-technical approaches (p > 0.05). Considering that, students in this study were trended to non-technical approach, it was understood that such inference in most of students is challenging with traditional curricula, teaching methods and adapt to the new education policies.
عنوان نشريه :
پژوهش در برنامه ريزي درسي
عنوان نشريه :
پژوهش در برنامه ريزي درسي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 37 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان