شماره ركورد :
615798
عنوان مقاله :
قول به اصالت تجربه‌ي ديني چيست؟
عنوان فرعي :
What Is Religious Empiricism?
پديد آورندگان :
عباسي ، بابك نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1390 شماره 19
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
28
از صفحه :
59
تا صفحه :
86
كليدواژه :
سويينبرن , قول به اصالت تجربه‌ي ديني , James , Alston , religious empiricism , RELIGIOUS EXPERIENCE , Swinburne , آلستون , تجربه‌ي ديني , جيمز , شلايرماخر , Schleiermacher
چكيده فارسي :
«تجربه‌ي ديني»، به عام‌ترين معناي آن، رخدادي دروني (انفسي) يا بيروني (آفاقي) است كه شخص ازسرمي‌گذراند؛ رخدادي كه براي شخص واجد اهميت و معناي ديني است. اما در فلسفه‌ي دين با معناي محدودتري از تجربه‌ي ديني سروكار داريم: تجربه‌ي ديني، به معناي خاص، تجربه‌اي است كه بنابه تلقي صاحبِ آن، آگاهي تجربي به خداست؛ تجربه‌اي كه شخص در آن حضور خدا (يا موجودي الوهي) را به‌نحو بي‌واسطه احساس يا ادراك مي‌كند. «قول به اصالت تجربه‌ي ديني» را في‌الجمله مي‌توان ديدگاهي دانست كه قايل به توجيه و/ يا بازسازي نظري باورهاي ديني بر مبناي تجربه‌ي ديني است. در اين مقاله پس از اشاره‌اي مختصر به زمينه و تاريخچه‌ي اين راي به طرح دو معناي متفاوت قول به اصالت تجربه‌ي ديني خواهيم پرداخت. سپس ضمن گزارشي كوتاه از آراي دو موسس مهم اين ديدگاه (شلايرماخر و جيمز) مي‌كوشيم اصالت تجربه‌ي ديني را در يكي از رايج‌ترين - و احتمالاً مهم‌ترين- صورتبندي‌هاي فلسفي‌اش، در آراي سويينبرن و آلستون، عرضه كنيم. قول به اصالت تجربه‌ي ديني را بايد واكنشي ديندارانه به نقد دين در دوره‌ي مدرن تلقي كرد. اين رويكرد كوشيده است كمابيش به معيارها و ارزش‌هاي معرفتي مدرنيته، و در صدر آنها محوريت داشتن تجربه، وفادار بماند. طرفداران اين رويكرد از يك طرف مرزهاي مفهوم تجربه را بسط داده‌اند و از طرف ديگر تلقي‌هاي متفاوتي از منزلت تجربه داشته‌اند. توجه به اين تمايزها و تفاوت‌هاي مفهومي ضمن كمك به فهم بهتر اين جريان مهم فكري، قضاوت در باب اين رويكرد را دقيق‌تر خواهد ساخت.
چكيده لاتين :
“Religious experience”, in its broadest sense, is either an inner experience or an objective event that has religious meaning for the subject. In philosophy of religion, however, a narrower meaning of the term is at issue: an experience taken by the subject as experiential awareness of God; in which one directly perceives the presence of God (or a divine being). Religious empiricism is an approach which tries to justify or reconstruct religious beliefs on the ground of “religious experience”. In this paper, after a short review on the historical background of this attitude, I will propose two different meanings for religious empiricism. Then, considering Schleiermacherʹs and Jamesʹs views, I will discuss religious empiricism in its contemporary and perhaps most important formulation developed by Swinburne and Alston. Religious empiricism could be understood as a religious reaction to the criticism of religion in the modern time. It tries to stay and act within the framework of modern philosophy that emphasizes on the significance of experience. In their intellectual efforts, the advocates of this stream have expanded the boundaries of the notion of experience. On the other hand, “religious experience” has a different meaning and function for each of aforementioned philosophers. So, to evaluate this approach we need to understand these differences in depth.
سال انتشار :
1390
عنوان نشريه :
جستارهاي فلسفي
عنوان نشريه :
جستارهاي فلسفي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 19 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت