عنوان مقاله :
ديدگاه سهروردي در مورد هيولاي مشايي
عنوان فرعي :
Suhrawardi’s Point of Viwe on Peripatetics’ Prime Matter
پديد آورندگان :
رضايي، محمد جواد رضايي نويسنده استاديار گروه دين و فلسفه دانشگاه خوارزمي Rezaei, Mohammad Javad Rezaei , هدايت افزا ، محمود هدايت افزا نويسنده كارشناسي ارشد فلسفه و كلام اسلامي دانشگاه خوارزمي Hedayat afza, Mahmood Hedayat afza
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1392 شماره 49
كليدواژه :
body , تخلخل و تكاثف , prime matter , Ibn Sina , فصل و وصل , pontentiality and actuality , هيولاي اولي , اخوان الصّفا , الاسماعيليّه , التخلخل و التكاثف , Suhrawardi , السهروردي , الفصل و الوصل , ابنسينا , القوّه و الفعل , الهيولا الاولي , disjunction and conjunction , سهروردي , permeation and condensation , قوه و فعل , الجسم
چكيده فارسي :
ابنسينا و سهروردي به ترتيب نمايندگان بزرگ فلسفه مشا و حكمت اشراق در تفكر اسلامي به شمار ميروند. اين دو بر سر مباحث مختلفي اختلافنظر دارند كه يكي از آنها، نزاع ايشان بر سر «هيولاي اولي» به عنوان امري فاقد فعليت و صرف قابليت است. با مراجعه به كتب فلسفي ـ به ويژه آثار ناظر به حكمت سينوي ـ مشاهده ميشود كه حداكثر سه برهان در اثبات هيولاي اولي در تاليفات بوعلي موجود است كه نتيجه آن، قول به تركيب جسم از ماده و صورت جسميه است. صاحب حكمهالاشراق، يكي از اين براهين را به هيچ انگاشته و دو برهان ديگر را مورد نقد جدي قرار داده و جسم را فاقد هيولا و صرف اتصال جوهري دانسته است؛ اما همو در كتاب تلويحات، تحت تاثير آرا حكماي اسماعيليه و اخوان الصفا، به وجود هيولا در اجسام راي مي دهد.
مسيله اصلي در اين مقاله رفع تعارض از سخنان سهروردي در خصوص هيولا و واقعي جلوه دادن اختلاف او با ابن سينا است. در اين راستا برخي آراي انديشمندان معاصر نيز مورد نقد و ارزيابي قرار گرفته است.
چكيده لاتين :
Ibn Sina and Suhrawardi as representatives of peripatetic and Ishraqi schools have disagreements over different topics which the most serious of them is dispute over “prime matter “as something which lacks actuality and is mere receptibility. By reference to philosophical books -in particular those relating to Avecennian wisdom- it can be observed that at most three arguments in proving the prime matter from Ibn Sina’s works is observable that its results is a belief in the composition of body from matter of bodily form. The author of Hikmat-al- Ishraq considers one of these arguments as nothing and criticizes the other two arguments seriously and regards the body as lacking prime matter and is mere substantial connection; but he in his “Talvihat” under the influence of the ideas of Ismaili sage and Ikhwan-al safa subscribes to the existence of prime matter in bodies.
Following this dual reaction, these questions can be raised: is Suhrawardi in agreement with Ibn Sina in Talvihat, but disagrees with him in Hikmat-Al Ishraq? Is his dispute with Ibn Sina on this problem a literal disagreement? The purpose of this reaserch is to present the differences of opinion between Suhrawardi and Ibn Sina, remove controvercy from Suhrawardiʹs point of view regarding prime matter.
On this basis some ideas of contemporary thinkers are studied and criticized.
چكيده عربي :
يختلف ابنسينا و السهروردي كممثلي مدرستي المشاييه و الاشراق في قضايا مختلفه من احداها الاختلاف علي قضيه الهيولا الاولي بصفتها قضيه فاقده للفعليه و تعتبر مجرد قضيه استعداديه.
و بالرجوع الي الكتب الفلسفيه و لاسيما المولفات المتاثره بحكمه ابنسينا يلاحظ ان هناك علي الحد الاقصي ثلاثه براهين صالحه للنقاش حيث ينتج الاعتقاد بتركب الجسم من الماده و الصوره الجسديه.
و يرفض صاحب حكمه الاشراق احد هذه البراهين و يخضع البرهانين الآخرين للنقد الجاد فيعتبر الجسم امرا فاقدا للهيولا و هو مجرد اتصال جوهري. بينما يعتقد بوجود الهيولا في الاجسام متاثرا بآرا حكما الاسماعيليه و اخوان الصفا في كتابه التلويحات.
نتيجه لهذه الآرا المزدوجه هناك اسيله تطرح نفسها: هل يتفق السهروردي مع ابنسينا حول الهيولا الاولي و يخالفه في حكمه الاشراق؟ او هل ياتي هذا الاختلاف نتيجه للجدل اللفظي البحت بينه و بين ابنسينا؟ و في هذا الصدد يتم نقد آرا بعض المفكرين المعاصرين و تقييمها.
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 49 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان