تحليل رابطه بين نظام ارزشها و سلامت رواني دانشجويان كارشناسي ارشد

Analyses of the Relation Between Values and Mental Health of Post-Graduate Students

هدف؛ اين پژوهش با هدف بررسي رابطه بين نظام ارزشها و سلامت رواني و تعيين اولويت ارزشها در دانشجويان انجام شد. روش پژوهش از حيث بازنگري ادبيات و تحقيقات گذشته، از نوع تحقيقات كتابخانه‌اي و از نظر نوع مطالعه و جمع‌آوري داده، در شمار تحقيقات پيمايشي و كاربردي بود. نمونه مورد پژوهش، 75 نفر از دانشجويان كارشناسي ارشد دانشگاه يزد بودند كه با استفاده از روش نمونه‌گيري خوشه‌اي چند مرحله‌اي به طور تصادفي از بين گروههاي آموزشي موجود در اين دانشگاه انتخاب شدند. ابزار پژوهش نيز پرسشنامه بررسي ارزشها و آزمون سلامت رواني بود. يافته‌ها؛ نتايج ضريب همبستگي چند متغيّري در سطح اطمينان 95 درصدي نشان داد كه بين ارزشهاي زيبايي‌گرايي، مذهبي و اجتماعي با سلامت رواني، همبستگي مثبت معني‌داري وجود دارد، ولي ارزشهاي سياسي، اقتصادي و نظري با سلامت رواني همبستگي معني‌داري نشان نمي‌دهند. همچنين، نتايج تحليل واريانس نشان‌ داد كه ارتباط متغيّر جنسيت با ارزشها و سلامت رواني معني‌دار نيست. نتايج به دست آمده از تاپسيس فازي نيز نشان داد كه ارزش مذهبي و اجتماعي بيشترين اولويت و ارزشهاي زيبايي‌گرايي و سياسي كمترين اولويت را داشته‌اند. نتيجه‌گيري؛ تغيير سياستها و برنامه‌ريزي‌هاي دانشگاهي براي موفقيت دانشجويان بر اساس ارزشهاي كليدي و اولويت‌دارتر مشخص شده در اين تحقيق، بايد مدّ نظر قرار گيرد و براي آن برنامه‌ريزي شود.

Aim: The author of the article intends to analyze the relationship between values and mental health of university students and determining priority values. Method: The method of the research is a documentary study affair, due to history of literature revision and navigational, functional type, due to data collection and study. The sample of the research is 75 persons of Yazd university postgraduate students who are selected among educational groups, using cluster random sampling. Research tools are analyses of values questionnaire and mental health test. Results: The results of multivariate correlation coefficient (95 percent confidence level) indicated a significant and positive relationship between aestheticism, religious, social values and mental health but there is no significant relationship between political, economical, theoretical values and mental health. In addition the results of variance analysis Show no significant relationship between gender variable and values and mental health. The results of the fuzzy topsys prove the highest priority in religious and social values and the lowest priority in aestheticism and politic. Conclusion: The author of the paper suggests a revision in strategies and planning, based on priorities and principal values.