عنوان مقاله :
عنصر آب در قصيده«يتوهج كنعان»عزالدين مناصره بر اساس روش نقدي گاستون باشلار
عنوان فرعي :
عنصر الما في قصيده«يتوهج كنعان»لعزالدين المناصره علي اساس المنهج النقدي لدي غاستون باشلار
پديد آورندگان :
طاهري نيا، علي باقر نويسنده استاد زبان و ادبيات عربي , , صمدي، مجيد نويسنده , , كاوسي، سبحان نويسنده دانشجوي دكتري زبان و ادبيات عربي ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 0
كليدواژه :
قصيده« يتوهج كنعان» , گاستون باشلار , نقد ادبي , آب , عزالدين مناصره
چكيده فارسي :
گاستون باشلار، فيلسوف، رياضيدان، فيزيكدان و ناقد ادبي فرانسوي، با تكيه بر چهار عنصر آب، باد، خاك
و آتش، يك شيوه نقدي جديد در حوزه ادبيات، ارايه نمود. در روش نقدي او، شاعر ابتدا انديشه ذهني خود را
در تخيلاتش ميپروراند و بعد، آن انديشهها را در قالب كلمات، به وجود لفظي و تصاوير شاعرانه مبدل ميسازد؛
به نظر او عناصر چهارگانه، منبع الهام و شكلگيري خيالي هستند كه اثرگذاري و اعجابانگيزي فراواني در پي
دارند. او آب را يك موجود زنده، مونث و پراحساس ميداند كه در حالتهاي مختلف، تخيلات مختلفي را به مخاطب القا ميكند. اين شيوه نقدي در برخي قصايد شاعران طبيعتگرا، از جمله قصيده« يتوهج كنعان »عزالدين مناصره ديده ميشود. مناصره، شاعر متعهد فلسطيني، در سرودن اين قصيده به طبيعت گرايش فراواني يافته و آب
در كنار پديدههاي طبيعي ديگر در اين قصيده، كاركرد فراواني دارد. دريا، چشمه، باران، اشك و شبنم، هر يك در
اين قصيده طولاني، جايگاه مهمي داشته و با دلالتهاي واقعي و رمزي خود، تخيلي را ايجاد نموده اند كه در
بسياري از موارد، بر اساس تخيل ابداعي باشلار، قابل تفسير و تحليل است؛ البته شايان ذكر است كه اين امر، با
توجه به گرايشهاي پستمدرنيستي مناصره و هنجارشكنيهاي او، مصداق كامل ندارد و در برخي موارد تخيلات
شعري او با تخيلات باشلار يكسان نيست.
اين مقاله گامي است در جهت نشان دادن خيال و تصويرسازيهاي مناصره با استفاده از عنصر آب؛ اينكه
آب چه جايگاهي در خيال شعري مناصره داشته و نقش آن در تصويرسازيهاي شاعر چگونه ارزيابي گشته و تا
چه حدي با نقد ابداعي باشلار قابل تطبيق است. به عنوان مثال، الهامات آبهاي جاري، ايستا، ژرف، تيره، پاك و
شيرين مورد استفاده در قصيده، كه با شيوه نقدي باشلار منطبق هستند، مورد ارزيابي قرار گرفتهاند
چكيده عربي :
غاستون باشلار، الفيلسوف و الرياضي و الفيزيايي و الناقد الادبي الفرنسي، ابدع اسلوباً نقدياً جديداً في مجال
الادب متكياً علي العناصر الاربعه. انّ الشاعر في اسلوبه النقدي ينضّد افكاره في خيالاته ثم يبدلها بالعبارات
و الصور الفنيه. انّه يري انّ العناصر الاربعه هي مورد الايحا وسبب تشكيل التخييل الذي له اكثر تاثيراً و
اعجاباً. هو يعتقد بان الما ماده حيه مونثه ذات احساس فيلقي للمخاطب تخييلات متعدده في حالاته
المختلفه. يشاهد هذا الاسلوب في قصايد بعض الشعرا كقصيده « يتوهج كنعان »لعز الدين المناصره.
المناصره، الشاعر الفلسطيني الملتزم، قد اتجه الي الطبيعه اتجاهاً واسعاً في هذه القصيده و للما وظيفيه هامه
فيها علي جانب ظواهر الطبيعه الاخري. انّ البحر و المورد و الدمعه و الندي عناصر هامه في القصيده و انها
تسبب تخيلاً ينطبق علي تخييل باشلار بعض الاحيان بدلالاتها الواقعيه و الرمزيه. ولكن جدير بالذّكر انّ هذه
النظريه ليست نظريه تامه و تختلف تخييلات المناصره عن تخييلات باشلار حيناً ما و هذا الامر يرجع الي
نزعات المناصره الي مدرسه ما بعد الحداثه و انزياحاته.
هذه المقاله تخطو خطوه الي عرض تخييل المناصره و الصور الفنيه بالاستفاده من عنصر الما و تبيين مكانه تخييل المناصره و دوره. و هي معياريه في مطابقه النقد الابداعي لباشلار و تخييلات المناصره الشعريه. علي
سبيل المثال، قد تفحصت ايحا ات المياه السياله و الساكنه و العميقه و الكدره و النظيفه و الملوثه التي
استعملها عزالدين المناصره باسلوب غاستون باشلار النقدي في هذا المقال
عنوان نشريه :
نقد ادب معاصر عربي
عنوان نشريه :
نقد ادب معاصر عربي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان