عنوان مقاله :
بررسي ارتباط مولفه P100 در پتانسل برانگيخته بينايي با اختلال خواندن در بين كودكان دبستاني
عنوان فرعي :
Evaluation of P100 component of VEP in dyslexics
پديد آورندگان :
دايمي، مصطفي نويسنده دانشجوي كارشناسي ارشد، گروه گفتاردرماني، دانشكده توانبخشي، دانشگاه علوم پزشكي اصفهان، اصفهان، ايران , , شفيعي ، بيژن نويسنده كارشناس ارشد، گروه گفتاردرماني، دانشكده توانبخشي، دانشگاه علوم پزشكي اصفهان، اصفهان، ايران ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1389 شماره 11
كليدواژه :
ديس لكسيا , VEP , مگنوسلولار
چكيده فارسي :
چكيده
مقدمه: اختلال رشدي خواندن نوعي از نقص در خواندن و نوشتن استكه در آن فرد مبتلا داراي هوش طبيعي است و از مشكلات آموزشي و يا عاطفي رنج نميبرد. با وجود عوارض رواني و پيامدهاي ناشي از عدم توانايي كافي در خواندن و نوشتن در زندگي فردي و اجتماعي مبتلايان، علتشناسي آن به طور كامل مشخص نيست و روشهاي تشخيصي بيولوژيك براي آن پيدا نشده است. هدف از اين مطالعه مقايسه ميانگين دامنه و ديرش موج P100 در دو گروه ديس لكسيك و غير ديس لكسيك و دو حالت مختلف محرك بينايي و استفاده از VEP جهت تشخيص ديس لكسيا بوده است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر يك مطالعه تحليلي- مقطعي بود، كه 20 كودك ديس لكسيك و 20 كودك غير ديس لكسيك از پايههاي دوم تا پنجم دبستانهاي شهر اصفهان را مورد بررسي قرار داد كه به صورت تصادفي انتخاب شده بودند. تمام افراد در دو حالت مختلف تمايز محرك بينايي تحت آزمون VEP قرار گرفتند. افراد ديس لكسيك به وسيله آزمون سياهه خواندن مورد شناسايي قرار گرفته بودند.
يافتهها: كاهش تمايز سبب افزايش معنيدار ديرش موج P100 در تمام افراد شد، ولي مقايسه بين گروهي معنيدار نبود. اما كاهش تمايز سبب كاهش ناچيز دامنه موج P100 در افراد غير ديس لكسيك و افزايش دامنه در افراد ديس لكسيك شد. تفاوتهاي بين فردي و بين گروهي دامنه موج P100 معنيدار نبود.
نتيجهگيري: با توجه به آن كه تغيير تمايز محرك بينايي در آزمون VEP سبب تفاوت معنيدار بين گروهها نشد، روش مناسبي براي تشخيص ديس لكسيا نميباشد. همچنين به دليل آن كه افراد ديس لكسيك در تمام شرايط برگزاري آزمون، عملكردي مشابه يا بهتر از غير ديس لكسيكها داشتند، نظريه نقص مگنوسلولار در ديس لكسيكها تاييد نميشود
كليد واژهها: ديس لكسيا، VEP، مگنوسلولار.
چكيده لاتين :
Abstract
Introduction: Dyslexia can be defined as a reading and writing disorder without any intellectual, educational or emotional problems. Despite of its detrimental effects on various aspects of dyslexics’ individual and social living, no well-defined etiology or biologic diagnosis has been found to date. The purpose of this study was to compare amplitudes and latencies of P100 component of VEP results between dyslexics and non-dyslexic through various visual stimuli to evaluate its diagnostic value.
Materials and Methods: It was a cross-sectional analytic study. 20 dyslexics and 20 non-dyslexic school-aged children were randomly recruited. All of them were first tested by VEP and then the amplitudes and latencies of P100 component obtained through low and high contrast visual stimulation were recorded and analyzed.
Results: Reduction of stimulation contrast resulted in a significant increasing of P100 latency in both groups. Although reduced stimulation contrast resulted in decreased and increased amplitudes in non-dyslexics and dyslexics respectively, none of these changes were significant when two groups were compared.
Conclusion: Resulted changes in P100 amplitude and latency by reduced stimulation contras through VEP recording is not a suitable indicator for dyslexia diagnosis. This research did not support mangocellular deficit hypothesis in dyslexia.
Keywords: Dyslexia, VEP, magnocellular.
عنوان نشريه :
پژوهش در علوم توانبخشي
عنوان نشريه :
پژوهش در علوم توانبخشي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 11 سال 1389
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان