پيش‌بيني رضايت‌مندي زناشويي براساس مولفه‌هاي هوش هيجاني و شيوه‌هاي حل تعارض

Prediction of marital satisfaction on the basis of components of emotional intelligence and conflict resolution styles

زمينه: رضايت‌مندي زناشويي مهم‌ترين بُعد ازدواج است و هوش هيجاني و شيوه هاي حل تعارض به عنوان مولفه هاي فردي با رضايت‌مندي زناشويي ارتباط دارند. هدف: مطالعه به منظور پيش بيني رضايت‌مندي زناشويي براساس مولفه هاي هوش هيجاني و شيوه‌هاي حل تعارض انجام شد. مواد و روش‌ها: اين مطالعه مقطعي در سال 1389 در شهر اروميه بر روي 120 زوج فرهنگي (شاغل در آموزش و پرورش) انجام شد كه به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. براي جمع آوري اطلاعات از پرسش نامه‌ رضايت زناشويي انريچ، آزمون هوش هيجاني برادبري، گريوز و شيوه هاي حل تعارض رحيم استفاده شد. داده‌ها با ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون گام به گام تحليل شدند. يافته‌ها: بين رضايت زناشويي با هوش هيجاني و شيوه هاي حل تعارض همراهانه و مصالحه گرانه همبستگي مستقيم وجود داشت (001/0 > P). همچنين بين رضايت زناشويي با شيوه حل تعارض اجتنابي همبستگي معكوس وجود داشت (01/0 > P). رابطه آماري معني داري بين رضايت زناشويي با شيوه هاي حل تعارض مهربانانه و سلطه‌گرانه مشاهده نشد. نتيجه گيري: با توجه به يافته‌ها، هوش هيجاني و شيوه‌هاي حل تعارض در تركيب با هم قادرند تغييرات رضايت زناشويي را به طور معني داري پيش بيني كنند.

Background: Marital satisfaction is the most important aspect of the marriage and Emotional Intelligence and conflict resolution styles as individual components are associated with marital satisfaction. Objective: The aim of this study was to predict marital satisfaction on the basis of emotional intelligence and conflict resolution styles. Methods: This cross-sectional study was conducted on 120 teacher couples in Urmia in 2010 that were selected by convenience sampling method. Data were collected by Enrich marital satisfaction questionnaire, Bradbury and Greaves emotional intelligence test and Rahim organizational conflict inventory. Data were analyzed by Pearsonʹs correlation coefficient and stepwise regression analysis. Findings: There was a positive and significant correlation between marital satisfaction and emotional intelligence, obliging and compromising conflict resolution styles (P < 0.001). There was a negative and significant correlation between marital satisfaction and avoiding conflict resolution styles (P < 0.01). On the other hand, there was no significant correlation between marital satisfaction and integrating and dominating conflict resolution styles. Conclusion: With regard to the results, emotional intelligence and conflict resolution styles combined together can significantly predict changes in marital satisfaction.