ارتباط كيفيت خواب با كيفيت زندگي در بيماران دياليزي مراكز دياليز استان

Relationship between Quality of Sleep and Quality of Life in Dialysis Patients of Dialysis Centers in Chaharmahal and Bakhtiari, Iran

مقدمه: ايجاد نارسايي مزمن كليه و در نهايت همودياليز سبب ايجاد عوارضي مي‌شود كه مي‌تواند كيفيت خواب بيمار و ابعاد مختلف كيفيت زندگي او را تحت تاثير قرار دهد. از اين رو مطالعه حاضر با هدف تعيين ارتباط كيفيت خواب با كيفيت زندگي در بيماران همودياليزي استان چهارمحال و بختياري طراحي شد. روش‌ها: اين پژوهش از نوع توصيفي- تحليلي بود. جمعيت مورد مطالعه، بيماران همودياليزي مراجعه‌كننده به مراكز همودياليز استان چهارمحال و بختياري بودند كه به صورت سرشماري وارد مطالعه شدند. ابزار جمع‌آوري داده‌ها، پرسش‌نامه با سه بخش مربوط به مشخصات دموگرافيك، پرسش‌نامه كيفيت خواب Pittsburgh و كيفيت زندگي سازمان بهداشت جهاني بود. اطلاعات با نرم افزار 15SPSS و آزمون‌هاي آماري Mann-Whitney، 2? و Independent t مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته‌ها: افراد مورد پژوهش 171 نفر بيمار دياليزي بودند. جنسيت افراد مورد بررسي 95 نفر مرد (6/55 درصد)، 76 نفر زن (4/44 درصد) بودند. ميانگين سن در مردان 48/16 ± 12/59 و در زنان03/18 ± 55/55 بود و اختلاف ميانگين سن در دو جنس معني‌دار نبود (18/0 = P). ميانگين مدت زمان انجام دياليز 03/33 ± 96/36 ماه بود. هيچ كدام از بيماران دياليزي در دسته بندي با كيفيت زندگي مطلوب قرار نداشتند. همچنين آزمون 2? نشان داد كه كيفيت خواب بر كيفيت زندگي بيماران همودياليزي تاثير دارد و اين ارتباط از نظر آماري معني‌دار بود (05/0 P < ). نتيجه گيري: با توجه به يافته‌هاي پژوهش حاضر، ضرورت توجه به كيفيت خواب اين بيماران به عنوان يكي از ابعاد مهم تاثيرگذار در ارتقاي كيفيت زندگي بيش از بيش مطرح مي‌گردد.

Background: Chronic renal failure and dialysis causes symptoms which can affect the patientʹs quality of sleep and quality of life. Therefore, this study aimed to determine the relationship between sleep qualities, and quality of life in hemodialysis patients in the Chaharmahal and Bakhtiari Province, Iran. Methods: This was a descriptive-analytical study. The study population consisted of the dialysis patients who were referring to dialysis centers of Chaharmahal and Bakhtiari, and were enrolled in the census. Data collection tool was a questionnaire with the three sections of demographic questionnaire, the World Health Organization Quality of Life Questionnaire and the Pittsburgh sleep quality questionnaire. Data were analyzed using SPSS software version 15, the Mann-Whitney test, ?2 test, and independent samples t-test. Findings: The subjects were 171 dialysis patients, of which 95 were male (55.6%) and76 female (44.4%). The average age of men and women were 59.12± 16.48 and 55.55 ± 18.03, respectively. The difference between the average age of the two genders was not significant (P = 0.18). The average duration of dialysis was 36.96 ± 33.03 months. Results showed that none of the dialysis patients were in the desired quality of life group. Moreover, chi-square test showed that sleep quality has an impact on quality of life of dialysis patients, and this correlation was statistically significant (P < 0.05). Conclusion: According to the findings of this study, the quality of sleep of hemodialysis patients, as one of the most important aspects influencing the quality of life of these patients, requires more attention.