نقدي بر چيستي و قلمرو معرفتي مفاهيم فلسفي در انديشه كانت از منظر حكمت متعاليه‌

A Critique of the Epistemological Nature and Scope of Philosophical Concepts in Kant’s Philosophy from the Viewpoint of the Transcendent Philosophy

بعقيده كانت، بمنظور حصول تجربه، بمثابه معرفت ضروري و كلي به اعيان و طبيعت، بمفاهيم فلسفي و بعضاً منطقي متعددي نياز است كه، مطابق تحليلهاي هيوم، از تجربه ناشي نميشوند. اين مسيله، كانت را بر آن داشته تا منشا اين مفاهيم را در ذهن لحاظ كرده و ماهيت وجودي آنها را بمثابه صورتها و ظرفهاي فاقد محتوا تبيين كند كه تنها در صورتي كه محتواي خود را از شهودهاي تجربي و محض حاصل آورند، معرفت بخش ميشوند. اين رويكرد سبب شده اولاً معرفت انسان به عرصه تجربه محدود شود و در ثاني، فعاليت ذهن در حصول اين معرفت، به استقرار ايده‌آليسم و انكار جنبه‌هاي رياليستي معرفت منجر شود. اين نوشتار بر آن است تا پس از تبيين قلمرو معرفتي مفاهيم فلسفي در فلسفه كانت و تشريح نتايج فلسفي برخاسته از آن، نادرستي اين موضع را بر اساس تحليلهاي حكمت متعاليه از چيستي و نحوه حصول معرفت، بطور اعم، و مفاهيم فلسفي (معقولات ثاني فلسفي) بطور اخص، نشان دهد.

According to Kant, in order to gain experience, as a necessary and universal knowledge of entities and nature, we need several philosophical and, sometimes, logical concepts which, based on Hume’s analyses, are not rooted in experience. This problem prompted Kant to consider the origin of these concepts in the mind and explain their ontological nature as content-free forms and patterns which grant knowledge only if they acquire their content from pure and empirical intuitions. This approach has initially resulted in limiting Man’s knowledge to the realm of experience. Besides, in the acquisition of this knowledge, the activity of the mind leads to a kind of idealism and denying the realistic aspects of knowledge. The present paper, after clarifying the epistemological scope of philosophical concepts in Kant’s philosophy and analyzing the resulting philosophical consequences, intends to demonstrate the falsity of this standpoint based on the analyses of the Transcendent Philosophy from the whatness and quality of the acquisition of knowledge, in general, and philosophical concepts (secondary philosophical intelligible), in particular.