ارزيابي الگوي سازمان يادگيرنده براي شركت توزيع نيروي برق آذربايجان غربي

The Evaluation of Learning Organization Model for West Azarbaijan Electric Power Distributing Company

تغييرات بيش از پيش و مداوم و عدم اطمينان در محيطي كه سازمانها بايد در آن عمل كنند نياز به اعمال واكنش مناسب از طرف آنها به نيازهاي بازار و بهبود كيفيت كالا يا خدمات را افزايش مي دهد. در يك جامعه دانشي كه تغيير در اطلاعات و نوآوريهاي تكنولوژيكي به طرز باورنكردني سريع بوده و جايي كه سرعت توسعه محيط و جامعه دايماًً افزايش مي يابد، سازمانها و موسسات انتفاعي براي موفق شدن نياز دارند كه بياموزند و بطور مستمر بهبود يابند. هدف اين پژوهش نشان دادن چگونگي ارايه مفهومي از سازمان يادگيرنده، بحث در مورد ضرورت تثبيت و ايجاد چنين سازماني، ملزومات و مشخصه هاي آن مي باشد. مشخصه اي كه سازمانهاي يادگيرنده را از سازمانهاي سنتي متمايز مي كند تسلط بر اصول پايه اي معين مي باشد. اصول پنجگانه اي كه سنگه شناسايي كرده عبارتنداز: 1) نگرش سيستمي،2) قابليت شخصي،3) مدلهاي ذهني،4) آرمان مشترك و 5) يادگيري جمعي مي باشند. در پژوهش حاضر، براي شناسايي سازمان يادگيرنده در نمونه تحت مطالعه، به ارزيابي فرايند يادگيري بر مبناي پنج اصل سنگه پرداخته شده است. جامعه آماري اين پژوهش را مديران(مياني و عملياتي) و كاركنان (اداري و فني) شركت توزيع نيروي برق آذربايجان غربي با مدرك تحصيلي ليسانس و فوق ليسانس تشكيل مي دهند. براي ارزيابي پنج اصل از پرسشنامه پژوهشگر ساخته استفاده شده است. بعد از توزيع و جمع آوري پرسشنامه هاي مربوطه، براي تحليل يافته ها از آماره هاي توصيفي و استنباطي متناسب استفاده شده است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهند كه شركت مورد نظر يادگيرنده نمي باشد و موانعي پيش روي اين شركت مي باشند بر اين اساس براي تبديل شركت تحت مطالعه به سازمان يادگيرنده، راهكارهاي اثربخشي ارايه شده اند.

Ever-growing changes and uncertainty in the environment in which organisations must function increase the requirements for them to adequately react to market needs and to improve product or service quality. In the knowledge society, where changes in information and technological innovations are incredibly rapid and where the development speed of environment and the society increases constantly, organizations and profit seeking enterprises are forced to learn and improve continually in order to be successful. The purpose of this research is to reveal how to present a concept of a learning organization and to discuss the necessity to establish such an organization with its needs and characteristics. The dimension that distinguishes learning organizations from traditional organizations is the mastery of certain basic principles. The five basic Principles that Peter Senge identifies are: 1) system thinking 2) personal mastery 3) mental models 4) shared vision and 5) team learning. In this research, for identifying learning organization in the sample under study, the learning process based on Sengeʹs five disciplines has been evaluated. The statistical population includes managers (middle and operational) and staff (administrative and technical) of West Azerbaijan electric power distributing company with BA/BSC and M.A/MSc degrees. A researcher-made questionnaire has been used for evaluating the five principles in this organization. After distributing and gathering the relevant questionnaires, the data have been analyzed by appropriate descriptive and inferential statistics. The research findings indicate that the mentioned company is not a learning organization and there are obstructions in the face of this organization. So effective guidelines have been presented for the sample under study to become a learning organization.