عوامل بازدارنده قصد كارآفرينانه دانشجويان: مورد مطالعه دانشگاه تهران

Deterrent Factors of Entrepreneurial Intention among Students: The Case of the University of Tehran

ضرورت و اهميت ارتقاي قصد كارآفرينانه در دانشجويان و دانش آموختگان، با توجه به سرعت افزايش ميانگين تحصيلات جوانان جوياي كار در كشور بيش از پيش مورد توجه مسيولان و پژوهشگران قرار گرفته است. پژوهش حاضر به منظور شناسايي عوامل بازدارنده قصد كارآفرينانه در ميان دانشجويان دانشگاه تهران انجام مي‌شود. اطلاعات اين تحقيق با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه عميق با خبرگان به منظور شناسايي عوامل بازدارنده موثر بر شكل‌گيري قصد كارآفرينانه در دانشجويان گردآوري شده است. جامعه آماري 1647 نفر و شامل دانشجويان كارشناسي ارشد دانشكده هاي فني، روان‌شناسي و علوم تربيتي و كارآفريني دانشگاه تهران است. نمونه گيري به روش تصادفي طبقه اي متناسب و حجم نمونه شامل 138 نفر است. نتايج تحقيق نشان مي‌دهد گرچه در سه بعد نگرش، هنجارهاي اجتماعي و خودباوري دانشجويان عوامل بازدارنده خاصي مشهود نيست؛ 89 درصد از دانشجويان حمايتهاي اجتماعي مطلوبي را از طرف جامعه به‌منظور راه اندازي كسب وكار جديد درك نكرده اند. درواقع، از نظر دانشجويان، دانشگاه مشوق ايده-هاي جديد نيست، آنها مهارتهاي كارآفرينانه را در دانشگاه كسب نمي كنند، شرايط اقتصادي ـ اجتماعي براي راه اندازي كسب‌وكار مساعد نيست.

The importance and urgency of growing entrepreneurial intention among students and graduates have attracted the attention of policy makers and scholars for past years in Iran. The purpose of this paper is to identify the deterrents of entrepreneurial intentions in the University of Tehran’s students. A research-made questionnaire is used accompanied by interviews with experts to collect data analyzed in this study. The population consisted of 1647 master students from three colleges (College of Engineering, College of Psychology and Education and Faculty of Entrepreneurship). Samples (138 persons) are selected via random sampling. The conceptual framework of research is designed using synthetic application of the prior models exist in the literature. The results of this paper indicate that, although in the three dimensions of attitude, social norms and perceived self-efficacy, specific deterrents are not observed, 89 percent of students have perceived good social assistance from the society. Students think that the university isn’t persuasive of new ideas. They do not receive entrepreneurial skills in the university, and thus the social/economic condition is not suitable for launching new businesses. Accordingly there are not public and private sponsoring institutions and further recruitment of expert human resources and issue of legal licenses for new businesses are difficult and finally, access to appropriate social networks, suppliers, investors and customers is not easy and receipt of information for starting new businesses is hard.