شماره ركورد :
627372
عنوان مقاله :
توجيه معرفتي آلوين گلدمن و نقد آن
عنوان فرعي :
A Critical Assessment of Epistemic Justification of Alvin Goldman
پديد آورندگان :
اميري، رضا نويسنده Amiri, R
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1389 شماره 17
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
تعداد صفحه :
26
از صفحه :
7
تا صفحه :
32
كليدواژه :
اعتمادگرايي , برون‌گرايي , توجيه , نظريه علّي , گلدمن , يقين قابل زوال
چكيده فارسي :
توجيه از اجزا تعريف معرفت است كه همواره با چالش و اختلاف معرفت‌شناسان روبرو بوده است؛ افلاطون آن را به معناي لوگوس به كار مي‌برد كه اين واژه، خود داراي ابهام و معاني بسيار است. گتيه با بيان مثال‌‌هاي نقض خود، عليه تعريف معرفت به باور صادق موجه، معرفت‌شناسي را به مرحله نو و نابساماني وارد ساخت و پس از او، انديشمندان براي اصلاح اين تعريف به ويژه عنصر توجيه بسيار كوشيدند. آلوين گلدمن، از نخستين كساني بود كه نظريه‌هايي درباره معرفت و توجيه ارايه كرد. او نخست به بيان نظريه علّي معرفت پرداخت و سپس به نظريه اعتمادگرايي كه هماورد مهمي در برابر مبناگروي و انسجام‌گروي است، روي آورد. عنصر اساسي تمام نظريه‌هاي گلدمن، فرايند باورساز قابل اعتماد و رابطه علّي ميان باور به واقعيتي و خود واقعيت است، كه هر دو امكان نقض و نقد دارند.
چكيده لاتين :
Justification is part and parcel of the definition of knowledge. There has never been a consensus of opinion among epistemologists on the issue of justification. Plato used it to mean logos, an already ambiguous term. When Gettier rejected the definition of knowledge as a justified true belief through his counter-examples, epistemology entered its new era of anarchism. After Gettier, philosophers tried to improve the definition of knowledge especially the element of justification included in the definition of knowledge. Alvin Goldman was among the first thinkers who introduced new theories about knowledge and justification. In the beginning he dealt with the causal theory of knowledge. Latter on he treated reliabilism which is the main rival of foundationalism and conherentism. The main element in all theories put forth by Goldman is the reliable belief-making process and the causal relation between a belief in reality and the reality itself, both of which are refutable.
چكيده عربي :
التوجيه من اجزا تعريف المعرفه كان دايماً مورد تحدٍ واختلاف من قِبل علما المعرفه. فافلاطون يعتبره بمعني الشعار وهذه الكلمه فيها ابهام ومعان متعدده.غيته وبتبيين امثله نقضه علي تعريف المعرفه بالاعتقاد الصادق الموجه قد اوصل نظريه المعرفه الي مرحله جديده و مضطربه. بعده سعي المفكرون كثيراً لاصلاح هذا التعريف و بالخصوص عنصر التوجيه. آلوين غلدمن، من الاشخاص الاوايل الذين وضعوا نظريات حول المعرفه والتوجيه، بَحَثَ غلدمن اولاً النظريه العليه للمعرفه وبعدها بحث في نظريه الاعتماد والتي تكون نظريه مهمه في قِبال نظريه الضمان وانسجام الضمان. ان الحجر الاساس في كل نظريات غلدمن، هي عمليه الموجده الاعتقاد الموثوق والرابطه العليه بين الاعتقاد بالواقعيه ونفس الواقعيه وكلا الامرين قابل للنقض والنقد.
سال انتشار :
1389
عنوان نشريه :
معارف عقلي
عنوان نشريه :
معارف عقلي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 17 سال 1389
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت