عنوان مقاله :
ارزيابي ديدگاه ملاصدرا و كركگور درباره صيرورت انسان
عنوان فرعي :
Mullā Sadrā and Kierkegaard on the Becoming of Human Being
پديد آورندگان :
خادمي، مهدي نويسنده استاديار Khademi, Mehdi
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 18
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
كليدواژه :
اختيار , بدن , صيرورت , نفس , ايمان
چكيده فارسي :
بيگمان مسيله توجه به انسان و عدم ثبات ذات او از محوريترين مباحث فلسفي نزد ملاصدرا و كركگور است. شايد اين نقطه اشتراك، مهمترين شباهت ميان اين دو انديشمند نيز باشد. اگر به كل آثار هر دو متفكر نظر افكنده شود، بيگمان خواننده به اين نتيجه ميرسد كه يكي از اهداف آنها، آسيبشناسي ذات انسان و سپس تاسيس نظامي است تا براساس آن، بتوان راه رسيدن به وجود حقيقي انسان را بهدست آورد. البته نميتوان انكار كرد كه تمام فيلسوفان پيش از آنها، به انسان و تواناييهاي او توجه ويژهاي داشتهاند؛ اما نوع نگاه اين دو انديشمند با ديدگاههاي پيشينيان خود كاملاً متفاوت به نظر ميرسد.
از اينرو، نوشتار پيشرو بر آن است تا شباهتها و تفاوتهاي ديدگاه اين دو متفكر در زمينه سيلان وجودي انسان را مورد بررسي و ارزيابي قرار دهد.
چكيده لاتين :
No doubt, the issue of human being and his unstable essence is among the central philosophical discussions in Mull? Sard? and Kierkegaard, perhaps this being the most important similarity between the two philosophers. If one casts a glance at their works one will know that one of their aims was to know the challenges faced by the essence of man and then to establish a philosophical system that will pave the ground for reaching the real existence of a human being. It cannot be, however, denied that all the philosophers preceding them were particularly concerned with man and his capacities, though the perspectives presented by these two philosophers are utterly different from those of the previous philosophers.
The present article thus tries to study the similarities and differences existing between the theories presented by these two philosophers concerning the existential becoming of human beings.
چكيده عربي :
بلا شك ان مساله الانسان وعدم ثبات ذاته من اهم المسايل الفلسفيه عند الملاصدرا و كركگور. ولعل هذا الاشتراك ايضاً من اهم عوامل الشبه بين هذين العالمَيْن. اذا نظرنا الي كل آثار هذين العالمين، فان القاري سوف يصل الي نتيجه ان احد اهدافهما معرفه امراض ذات الانسان ثم تاسيس نظام يمكن من خلاله معرفه الطريق للوصول الي الوجود الحقيقي للانسان. نعم لايمكن انكار ان كل الفلاسفه قبلهما، كان لهم نوجه خاص للانسان واستعداداته؛ لكن نظر هذين الفيلسوفين تتفاوت مع نظر الفلاسفه السابقين لهم تماماً.
من هذه الجهه فالمقاله الحاضره تبحث و تقييم عوامل التشابه والاختلاف هذه المفكرين في اطار السيلان الوجودي للانسان.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 18 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان