عنوان مقاله :
مبناگرايي معتدل از ديدگاه پلموزر و ابنسينا
عنوان فرعي :
Moderate Foundationalism in Paul Mozer and Avicenna
پديد آورندگان :
رضايي، رحمتالله نويسنده موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) Rezayi, Rahmatullah
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 18
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
كليدواژه :
درونگرايي , مبناگرايي معتدل , مبناي عقلي محض , برونگرايي , توجيه , توجيه منجّز , دلايل معرفتي
چكيده فارسي :
اختلاف در عوامل توجيهكننده يك باور، تفسيرهاي متفاوتي از مبناگرايي را پديد آورده است. از جمله اين تفسيرها، «مبناگرايي معتدل» است كه از سوي معرفتشناس برجسته غربي، پلموزر ارايه شده است. از ديدگاه او، معرفتهاي تجربي انسان داراي دو دسته مباني هستند: گزارهاي و غيرگزارهاي. مباني غيرگزارهاي يا غيرمفهومي به ياري تبيين و نوعي انسجامگرايي، ميتوانند مبناي مباني گزارهاي قرار گيرند و اين مباني گزارهاي، مبنايي براي ديگر معرفتهاي بشري باشند. وي اين ديدگاه را «درونگرايي غيرافراطي» مينامد.
نويسنده با تبيين اين تفسير، آن را با ديدگاه ابنسينا سنجيده است. به نظر ميرسد ابنسينا به دو نوع مبنا معتقد است. براساس يك نوع مبنا، ميتوان وي را مبناگراي راديكال دانست، اما براساس مبناي ديگر كه مربوط به معرفتهاي تجربي است، مبناگراي معتدل به شمار ميرود كه اين امر ديدگاه موزر و ابنسينا را به يكديگر نزديك ميسازد. مسيله مهم ديگر، نوعيبرونگرايي در هردو ديدگاه است.
چكيده لاتين :
The disputes over the factors that justify a belief has given rise to different conceptions of foundationalism, of which one is ʹmoderate foundationalismʹ, proposed by Paul Mozer, a famous Western epistemologist. According to him, human knowledge consists of two types of foundations: propositional and non-propositional. The non-propositional or non-conceptual foundations can serve as the foundations of propositional foundation with the help of a kind of coherentism, thus paving the ground for other kinds of human knowledge. He calls it ʹmoderate internalismʹ.
Having explained this conception, the author has compared it with the theory presented by Avicenna. It seems Avicenna believes in two kinds of foundations. On the basis of one kind of these foundations, one can call him as radical foundationalist whereas on the basis of another foundation, he can be called a moderate foundationalist like Paul Mozer. Another important issue is externalism of some kind found in both these philosophers.
چكيده عربي :
الاختلاف في توجيه اعتقاد معين سبب في نشو مباني مختلفه. من جمله هذه المباني "المبني الاعتدالي" والذي تم طرحه من قِبل العالم البارز في نظريه المعرفه بول موزر. من وجهه نظره، معارف الانسان تشمل مجموعتين من المباني: المفاهيم وغير المفاهيم. المباني غير المفهوميه وبمساعده توضيح النوع الانسجامي تستطيع ان تقع اساساً للمباني المفهوميه والمباني الاخري للمعارف البشريه. ويسمي هذه النظريه بـ" النظريه الانطواييه غير المتطرفه".
الكاتب بعد توضيح هذه النظريه يقوم بمقارنتها بنظريه ابن سينا. وما يظهر ان ابن سينا يعتقد بكلا المبنيَيْن. فعلي اساس احد المباني يمكن اعتباره راديكالياً (المبني الجذري)، وعلي المبني الآخر اعتدالياً وهذا الامر يقرِّب بين نظر موزر ونظر ابن سينا من بعضهما. المساله المهمه الاخري هي وجود النظره الانبساطيه في كلا النظريتين.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 18 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان