آسيب شناسي جريان انحراف در پديده هاي اجتماعي

Pathology of hypocrisy in social phenomena

نويسنده در اين نوشتار از زاويه ي جديدي به مساله ي فتنه ي اجتماعي و بيشتر در تبلور نفاق نگريسته است. شكل كار در مايه ي بنيادي و توصيفي و به روش اسنادي آرشيوي و كتاب خانه اي، با هدف راهبردي در شناخت جريان انحرافي مي باشد. نويسنده از زاويه ي پديدارشناختي به جريان ها و در اين موضع به فهم پديده-ي اجتماعي نظام اسلامي پرداخته، از پنج خصوصيت آن پرده بر مي دارد تا كنه و ماهيت آن به عيان بازنمايي گردد؛ و اين بدان خاطر است كه در بخش دوم نوشتار عوامل و عناصر تهديد و آسيب به روشني مورد شناسايي واقع شوند. وي در بخش دوم با خاطرنشان ساختن اين كه چالش هاي اصلي نظام اسلامي و مساله ي انحراف و نفاق بزرگ ترين چالشي است كه نظام ما در مقابل‏ خود دارد، به طرح عمده ي آنها به عنوان مانع در ارايه‌ي يك حكومت كارامد پرداخته است.

I n this paper, the writer views hypocrisy as a manifestation of fitneh, or social mutiny. The method used by the writer is descriptive, using documents, archives and the library, with the strategic aim of making known a deviant social current. The writer approaches the question from a phenomenological perspective, describing it with five characteristics to reveal its true nature. In the second part of the paper, the writer describes the factors that cause the threat. Arguing that hypocrisy and the deviation provide the greatest challenge to the Islamic government of Iran, discusses them in some detail as obstacles to the establishment of an Islamic government.