كندوكاو روان شناختي در ريشه هاي تربيتي نفاق

A psychological exploration of the educational roots of hypocrisy

اين پژوهش، ضمن پرداختن به تعاريف لغوي و روان شناختي نفاق، به دنبال پاسخ گويي به اين سوال است كه «ريشه ها و عوامل زمينه ساز، نگهدارنده و آشكار ساز نفاق در انسان چيست؟» واضح است كه براي مطالعه ي نفاق لازم است از نحوه ي رشد و تكامل اخلاقي انسان آگاهي داشته باشيم. بر اين اساس، نظريات رشد اخلاقي پياژه و كلبرگ و نيز نظريات ناهماهنگي شناختي و روانكاوي، به طور اجمال، توضيح داده شده و پس از بررسي سبب شناسي نفاق، به تبيين اين عوامل پرداخته شده است. در پايان اين بحث، فرمول جديدي از نفاق ارايه گرديده كه قادر است تمامي انواع نفاق را به ساده ترين شكل تبيين نمايد. پژوهش پيش رو به روش توصيفي ـ تبييني و به شيوه ي كتاب خانه اي ـ آرشيوي و در مايه بنيادي فراهم آمده است. با اين وجود پژوهشگران، حين بررسي روان شناختي نفاق دريافتند كه در اين زمينه مطالعات تجربي بسيار كمي انجام شده كه تقريبا تمامي آنها در خارج كشور بوده است. بر اين اساس پيشنهاد مي شود در گام هاي بعدي پژوهش، به بررسي هاي كتابخانه اي و بنيادي اكتفا نشده، به حوزه هاي تجربي و آزمايشي نيز پرداخته شود.

T his paper has a two-fold purpose: to present a lexical and psychological definition of hypocrisy, and to provide an answer to the question of the roots of and the factors encouraging hypocrisy. To study hypocrisy, one should clearly have a knowledge of how man’s morality grows. For this reason, the writers first introduce the views of Piaget and Cohlberg, and then explain the factors that give rise to hypocrisy. Finally, the writers present a hypothesis which is able to account for all forms of hypocrisy. The method used by the writers is descriptive-explanatory, using the library method. However, since few experimental studies have been done on the subject, most of them abroad, the writers suggest that future studies on the subject use experimental methods as well.