عنوان مقاله :
چالش دين زدايي و يا التقاط در نظام سازي مدرن و راه برون رفت
عنوان فرعي :
Challenges of eclecticism and Ways of fight it
پديد آورندگان :
لاريجاني، محمد جواد - نويسنده عضو هييت تحريريه فصلنامه علمي - ترويجي پژوهش هاي اجتماعي اسلامي larijani, mohammad javad -
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 91
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
كليدواژه :
Modernism , Postmodernism , eclecticism , pure rationalism , Rationalism , التقاط , پست مدرنيسم , عقلانيت , جامعه ي ديني , عقلانيت اصيل , فرامدرنيسم , مدرنيسم , Religious society
چكيده فارسي :
آيا جامعه ي اسلامي مي تواند جامعه اي مدرن باشد؟ جامعه ي ديني جامعه اي است كه در آن، انديشه ي دين به شكل طبيعي در عقلانيت رفتاري مندرج شده باشد. مدرن بودن هم مساله اي است مربوط به عامل بودن انسان، و پست مدرنيسم يعني فراتر رفتن و عبور از مرزهاي مدرنيته. انسان بيدار و مستقل و حق مدار در جامعه ي اسلامي همواره در جست و جوي فهم اين مساله است كه كيست، به كجا مي رود و براي چه مي رود و در اين جا مبنايي مهم و اساسي وجود دارد، كه رياليسم اصيل و حق مدارانه است.
در غرب، به سبب سيطره ي دو، سه قرنه ي انديشه ي ليبرال، به طور طبيعي عقلانيت فني مطرح گشته است و در انديشه ي ليبرال مساله ي ريشه، مساله-اي بي معني و يا بي ارزش اعلام شده است و لذا گشتن به دنبال حل آن عبث و بي فايده تلقي مي شود. در مرتبه ي اول، مفهوم بسيار رايج از مدرنيته رواج دارد كه در آن به كارگيري ابزار پيشرفته ي تكنولوژيك علامت مدرنيسم است؛ جداي از عمل فرد يا جمع باآن. در مرتبه ي دوم، مدرنيته براساس عقلانيت فني است كه در مرتبه ي پيشرفته تري از تعريف اول قرار دارد و ضمن به كارگيري ابزار پيشرفته، هم به عمل فرد توجه دارد و هم به معيار عقلانيت براي ارزيابي عمل.
در مرتبه ي سوم، مدرنيسم براساس عقلانيت اصيل است كه در مرتبه ي پيشرفته تري نسبت به تعريف دوم قرار دارد، زيرا در آن علاوه بر آن كه عمل پايه ي مدرن بودن است، معيار ارزيابي عمل نيز دقيقا ً حقيقي است و هيچ عنصر جعلي در آن نيست.
جامعه ي اسلامي با مفهوم دوم از مدرنيته كه در جوامع دموكراتيك ليبرال رواج دارد، ناسازگار است و مفهوم اول از مدرنيته نيز انديشه اي سطحي است و در حقيقت مدرن زدگي است، نه مدرنيته. اما آنچه بر عقلانيت اصيل استوار و متناسب با جامعه ي ديني است را فرامدرنيسم مي ناميم و بر اين اساس در جامعه ي اسلامي بايد براي توسعه به يكباره آهنگ فرامدرنيته براساس عقلانيت اصيل نماييم.
چكيده لاتين :
C
an the Islamic society be a modern society? A religious society is one in which the religious thought naturally reflects itself in the behavior rationalism. Modernity is a question related to man’s agency and postmodernism involves going beyond the borders of modernity. In the Islamic society man has always been seeking the answer to the questions Who is he? Where is he going? Why is he going? In the west, the domination of liberal thinking in the last three centuries has naturally resulted in a technical rationalism. They dismiss the question of roots as irrelevant or meaningless. There are two definitions of modernity. First, there is a widespread definition of modernity in which using advanced technology is a sign of modernity, regardless of man’s behavior. Also, modernity has been defined as technical rationalism which is a more advanced stage of the first definition. The latter definition considers both the action of the individual and rationalism as a criterion for evaluating the action. Modernity may also be defined based on pure rationalism, which is a more advanced definition because it regards action as the basis of modernity and the criterion for the evaluation of action is also real. The Islamic society is inconsistent with the second definition of modernity and the first definition is a shallow one. But what is based on pure rationalism, which we may call post-modernity, is consistent with the Islamic society.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي اجتماعي اسلامي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي اجتماعي اسلامي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 91 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان