بررسي ساختاري مجموعه داستاني ترس و لرز غلامحسين ساعدي

Structural Study of Gholam-Hossien Saediʹʹs Tars va Larz

براي ارزيابي جامع يك داستان لازم است آن را بهتر بشناسيم. بايد زواياي مختلف آن را در نظر بگيريم؛ ارزش‌هاي ذهني مولف، دخالت‌هاي تاريخي، معماري و صحنه‌پردازي و ديگر مولّفه‌هاي تاثيرگذار در آفرينش اثر را مدّنظر قرار دهيم تا ارزيابي جامع صورت پذيرد و مورد استقبال اذهان واقع شود. در واقع بررسي ساختاري داستان به آن سنديت مي‌بخشد. اين مقاله بررسي داستان (ترس و لرز) غلامحسين ساعدي را به عهده دارد. با استفاده از قواعد ساختارگرايان، زواياي نهفته و ناشناخته آن را به ما مي نمايد. نقاط قوّت و ضعف‌اش را تفسير و در قالب ارايه نمونه‌هاي مقتضي، حال و هواي نوشته را تبيين مي‌كند. زمينه داستان اقليمي است. در اين مقاله ابتدا به معرفي مختصر غلامحسين ساعدي و مجموعه داستاني ترس و لرز پرداخته شده و پس از آن ساختار طرح داستان مورد تحليل قرار گرفته است. اصطلاحات بومي و بررسي محتواي متن، با ارزيابي قدرت كلام و تكنيك زباني، خواننده را بهتر در جريان كار قرار مي‌دهد. ابزار كار، تيوري‌هاي ساختارگرايان است.

To provide a comprehensive analysis of a story, it should be studied from various points of view. In other words, the conceptual values of the author, historical involvements, the setting and architecture of the story as well as other effective elements should be considered. In fact, the structural study of the story validates it. So, relying on the structural rules provided by structuralist theories, for the first time, this article examines the story Tars va Larz (Fear and Trembling) by Ghlam-Hossien Saedi. It also attempts to find out the unidentified points, and to interpret the pros and cons of the work. The setting of the story is the southern territory of Iran. At first, this paper briefly introduces fictional series of Tars va Larz and then analyzes its plot structure. The author employs local terms equipped with influential, powerful discourse and linguistic tactics