انقلاب خاموش در جوامع فرا صنعتي: تغيير در اولويت ارزش‌ها

Silent Revolution in the Post-Industrial Societies: Changing in the Priority of Values

نظريه‌هايي كه ظهور نوعي جامعه جديد را در كشورهاي صنعتي غرب پيش‌بيني مي‌كردند از دهه‌هاي 1950 و 1960 كه دوران رشد جنبش‌هاي اجتماعي مهم است، پديدار مي شوند. اهميت اين نظريه‌ها ناشي از آن است كه در طرح نظريه پسامادي‌گرايي اينگلهارت كه نقطه عطفي در تبيين تغيير نسلي در جوامع فراصنعتي تلقي مي‌شود، موثر واقع شده‌اند. اين مقاله با روش توصيقي ـ تبييني به بررسي گرايش جوامع فراصنعتي به ارزش‌هاي پسامادي‌گرايانه براساس نظريه اينگلهارت مي پردازد. يافته هاي پژوهش حاكي از آن است كه تغييرات نسلي، آموزش عالي و غيره مخصوصاً در مواقعي كه اين جوامع در شرايط رونق اقتصادي به سر مي برند ـ در گرايش مردم به سوي ارزش‌هاي پسامادي‌گرايي (مانند حقوق انسانها، چگونگي زندگي، محيط زيست و ...) موثر بوده است.

Theories anticipating the emergenc of new societies in industrializedwest appeared during 1950s and 1960 s, the flourishing era of important social movements. The importance of these theories is due to their effective role in developing Ingelhartʹs theoryof post-materialism which was a turning point in explaining generational changes in post industerial societies. Having utilized a descriptive-analytic method, the researchersexaminethe inclinationof post-industrial society to post-materialism values based on Ingle hart theory. Findings show that generational change, high education and etc;especially when economy is booming, have had great effect on peopleʹstendency forpost-materialism values such as human rights, life style, protecting enviroment and etc.