ارتباط بين دريافت درشت‌مغذي ها با سندرم متابوليك در بزرگسالان

Association between macronutrients and metabolic syndrome among adults

سابقه و هدف: يافته‌هاي مطالعات در زمينه ارتباط بين دريافت درشت مغذي ها با سندرم متابوليك متناقض مي باشد. هدف از اين مطالعه تعيين رابطه بين درشت مغذي ها با سندرم متابوليك در افراد بزرگسال مراجعه كننده به درمانگاه بيمارستان آيت‌ا... طالقاني در سال 1388 مي‌باشد. مواد و روشها: اين مطالعه مورد-شاهدي، بر روي افراد بزرگسال (55-25 سال) صورت گرفت. 80 فرد مبتلا به سندرم متابوليك به عنوان گروه مورد و 160 فرد فاقد سندرم متابوليك به عنوان گروه شاهد وارد مطالعه شده و بر مبناي جنس و سن (با فاصله گروههاي سني 5 سال) با يكديگر همسان سازي شدند. بيماران مبتلا به سندرم متابوليك بر اساس معيار پانل درماني بزرگسالان شناسايي شدند. شاخصهاي تن سنجي و بيوشيميايي تعيين شد. دريافت رژيم غذايي با استفاده از پرسشنامه نيمه كمي بسامد خوراك كه روايي و پايايي آن تعيين شده است، ارزيابي شد. يافته‌ها: ميزان دريافت انرژي، كربوهيدرات، پروتيين، چربي، اسيد چرب اشباع، اسيد چرب غيراشباع با يك باند دوگانه، و اسيد چرب اشباع با بيش از يك باند دوگانه در افراد مبتلا به سندرم متابوليك بيش از افراد فاقد سندرم متابوليك بود. نسبت شانس سندرم متابوليك در دريافت كربوهيدرات بيشتر از 55% كل كالري بيشتر از دريافت كمتر از 55% كل كالري بود (نسبت شانس: 1/2، فاصله اطمينان 95%: 48/4-29/1). نتيجه‌گيري: مبتلايان به سندرم متابوليك در مواجهه بيشتري از نظر دريافت كربوهيدرات در مقايسه با افراد بدون سندرم متابوليك هستند. انجام مطالعات تجربي بيشتر در زمينه ارتباط بين دريافت درشت مغذي ها با سندرم متابوليك ضروري است.

Background and Aim: The association between macronutrients and metabolic syndrome is inconsistent. The aim of this study was to investigate the association between macronutrients, and metabolic syndrome in adults referring to the outpatient clinics of the Taleghani hospital in 2009. Materials and Methods: This case control study was conducted on adults; aged 25-55 y. 80 subjects with metabolic syndrome as cases and 160 subjects without metabolic syndrome as controls participated and were matched by age (±5 year) and gender. The metabolic syndrome was defined based on Adult Treatment Panel III. Anthropometric and biochemical profiles were documented. Dietary data were collected using a valid and reliable food frequency questionnair. Results: Intake of energy, carbohydrate, protein, fat, saturated fatty acid, monounsaturated fatty acid and polyunsaturated fatty acid was higher in metabolic syndrome compared with subject without metabolic syndroem. Subjects in the higher intake of carbohydrate (more than 55% of total energy intake) had a higher odds of metabolic syndrome compared with those with lower intake (lower than 55% of total energy intake). ‍Conclusion: Intake of carbohydrate was positively associated with metabolic syndrome. Future studies using clinical trial data are needed to clarify the effects of macronutrients on the metabolic syndrome.