عنوان مقاله :
نقد نظريه يگانهانگاري غيرتحويلي
عنوان فرعي :
A Criticism of the Theory of Non-alternative Monism
پديد آورندگان :
نبويان، سيداباذر نويسنده دانشجوي دكتري فلسفه دانشگاه باقرالعلوم عليهالسلام ,
اطلاعات موجودي :
ماهنامه سال 1392 شماره 188
كليدواژه :
رفتارگرايي , كاركردگرايي , يگانهانگاري غيرتحويلي , behaviorism , identity , non-alternative monism , السلوكيه , المنهج التوظيفي , المنهج الحذفي , النسقيه , الوحدويه غير المتحوّله , اينهماني , eliminativism , functionalism , حذفگرايي
چكيده فارسي :
يكي از سوالات مطرح در فلسفه ذهن، چگونگي تبيين وجودشناختي حالات ذهن است. در تبيين اين مسيله نظريات جديدي در فلسفه غرب مطرح شده است كه از جمله مهمترين آنها ميتوان به رفتارگرايي، اينهماني بين ذهن و بدن، كاركردگرايي، و حذفگرايي اشاره كرد. در اين ميان، جان سرل و ديويدسن قايل به يگانهانگاري غيرتحويلي شده و ذهن را از ويژگيهاي غيرفيزيكي نفس بهشمار آوردهاند. هدف از اين نوشتار، تبيين نظريه يگانهانگاري غيرتحويلي و نقد آن است كه به روش عقلي انجام ميگيرد. در پايان مقاله چنين نتيجهگيري شده است كه نميتوان اوصاف ذهني نفس را مادي پنداشت؛ زيرا ادله قايلان به نظريه مزبور تمام نبوده و ادعاي آنها را اثبات نميكند و ازاينرو، فروكاستن حقايق مجرد به اجسام مادي معقول نيست.
چكيده لاتين :
One of the questions discussed in the philosophy of mind is how to ontologically explain the states of mind. New theories have been proposed in the philosophy of West to explain this issue, the most important of which are: behaviorism, the identity of mind and body, functionalism and eliminativism. In the meantime, John Searle and Davidson believe in non-alternative Monism and consider mind as one of the non-physical features of soul. Using intellectual method, the present paper tries to explain and criticize the theory of non-alternative monism by. It concludes that the subjective attributes of soul cannot be considered material because the proofs provided by the proponents of aforementioned theory are incomplete and do not prove their claims. Therefore, reducing abstract realities into material things is not rational
چكيده عربي :
من الاسيله المطروحه في فلسفه الذهن هو كيفيه بيان المعرفيه الوجوديه لحالات الذهن، وقد طُرحت نظرياتٌ جديدهٌ في فلسفه الغرب لبيان هذه المساله، واهمّ هذه النظريات عبارهٌ عن: السلوكيه، النسقيه بين الذهن والبدن، المنهج التوظيفي، المنهج الحذفي. امّا جون سورول وديفيد سان فانّهما يعتقدان بالوحدويه غير المتحوّله واعتبرا الذهن بانّه من الميزات غير الآليه للنفس. الهدف من تدوين هذه المقاله هو بيان النظريه الوحدويه غير المتحوّله ونقدها وفق منهجٍ عقليٍّ، حيث اثبتت النتايج انّه لا يمكن اعتبار الاوصاف الذهنيه للنفس بانّها ماديهٌ لانّ ادلّه اصحاب هذه النظريه غير كاملهٍ ولا تثبت مدّعاهم، لذا فانّه ليس من المعقول تنزيل الحقايق المجرّده الي مستوي الاجسام المادّيه.
اطلاعات موجودي :
ماهنامه با شماره پیاپی 188 سال 1392
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان