مقايسه اختلالات شخصيت خوشه C در زوجين متقاضي طلاق با افراد عادي

Comparing the Personality Disorder of Cluster C in Couples Applying for Divorce and Normal People

هدف پژوهش حاضر مقايسه اختلالات شخصيت خوشه C در زوجين متقاضي طلاق با افراد عادي است. روش پژوهش توصيفي از نوع علي مقايسه اي مي باشد. جامعه آماري اين پژوهش شامل زنان و مردان متقاضي طلاق بود كه در سال 1389 شامل مي شود به دفاتر طلاق شهر اروميه مراجعه كرده بودند اين افراد در قالب دو گروه، زن و مرد متقاضي طلاق (33 مرد و 33 زن) و زن و مرد عادي (33 مرد و 33 زن) كه به زندگي خود ادامه مي‌دادند، مورد مطالعه قرار گرفتند. در واقع، تعداد 66 نفر( 33 نفر مرد و 33 نفر زن) و از بين زوجين عادي تعداد 33 نفر مرد و 33 نفر زن با توجه به سن و تحصيلات انتخاب شدند. در اين پژوهش براي جمع آوري افراد متقاضي طلاق از روش نمونه گيري در دسترس و براي انتخاب افراد عادي از روش نمونه گيري هدفمند استفاده گرديد و براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه باليني چند محوري ميلون 3 استفاده گرديد و براي تجزيه تحليل داده ها تحليل واريانس دو طرفه به كار رفت . نتايج نشان داد كه بين افراد متقاضي طلاق و افراد عادي در اختلالات شخصيت خوشه C تفاوت معنا داري وجود دارد. از سويي بين زنان و مردان در اختلالات شخصيتي خوشه C تفاوت معنا داري وجود ندارد.

The main purpose of this study was to compare personality disorder of cluster C in couples applying for divorce and normal people. The research was descriptive, causal-comparative. The study population consisted of men and women applying for divorce in Urmia during 2010, who referred to the offices in two groups (33 males and 33 females)and normal men and women, (33 male, and 33 women), who continged their married life. In fact, 66 experimental subjects (33 males and 33 females) and 66 ordinary couples (33 male and 33 female) were selected according to age and education. In this study, to collect divorce - applicant couples wereselected by available sampling. Also, purposeful sampling was used to select normal people. The data were collected using Millon Clinical Multi-axial Inventory and were analyzed using two-tailed analysis of variance with SPSS version 16. The results showed that there is a significant difference between applicants for divorce and normal people regording cluster C personality disorders. Also, there is no significant difference between men and women with regard to cluster C personality disorders.