اثر مقابله ‌درمان گري مادر بر شدت حمله هاي فراگير كودك مصروع

Effect of coping-therapy of mothers on severity of generalized epileptic attacks of their children

زمينه: بيماري صرع به عنوان مهم ترين اختلال مزمن عصبي، كودك مبتلا و خانواده وي را تحت تاثير قرار مي دهد و باعث بروز تنش در خانواده به خصوص مادران مي شود. هدف: مطالعه به منظور تعيين اثر مقابله ‌درمان گري مادران بر شدت حمله هاي فراگير صرعي در كودكان انجام شد. مواد و روش ها: اين مطالعه مداخله اي در سال 1388در قم انجام شد. 34 مادر داراي كودك مبتلا به صرع كه به صورت انتخابي به مطب هاي متخصصين مغز و اعصاب اين شهر مراجعه كرده بودند، به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب و به دو گروه 17 نفري مداخله و شاهد تقسيم شدند. آيين‌نامه مقابله ‌درمان گري براي مادران گروه مداخله به مدت 8 جلسه اجرا و از پرسش‌نامه محقق ساخته براي اندازه گيري شدت حمله ها استفاده شد. داده ها با آزمون تحليل واريانس با اندازه‌گيري مكرر تحليل شدند. يافته ها: اثر تعاملي گروه در زمان كه نشان دهنده اثر نوع مداخله در تغييرات ميانگين هردو گروه است، معني دار بود و مقابله‌ درمان گري ميانگين مدت زمان هر حمله را از 76/30 ثانيه به 94/12 ثانيه در گروه مداخله كاهش داد كه اين تفاوت از نظر آماري معني دار بود. نتيجه گيري: با توجه به يافته ها، به نظر مي رسد مقابله ‌درمان گري مادران كودكان مصروع به عنوان يك روش درماني در كاهش شدت حمله-هاي فراگير كودكان مصروع، كارايي قابل ملاحظه اي دارد.

Background: Epilepsy as the most important chronic neurological disease affects suffering child and his/her family. It causes some stresses in the family, especially in mothers. Objective: The aim of this study was to determine the effects of Coping-Therapy (CT) of mothers on severity of generalized epileptic attacks of their children. Methods: This interventional study was conducted in Qom during 2009. Thirty four mothers of children with epilepsy referred to neurology clinics in Qom were selected by convenience sampling method and were divided into intervention and control groups. Coping-Therapy protocol was performed for mothers of intervention group in 8 sessions and a self-made questionnaire was used to measure the severity of the attacks. Data were analyzed by repeated measure analysis of variance. Findings: The group by time interaction which represents the mean differences between the two groups was significant. The mean attack duration was decreased from 30.76 seconds to 12.94 second in intervention group and the difference was statistically significant. Conclusion: With regards to the results, it seems that Coping-Therapy in mothers has considerable effects as a treatment modality in decreasing the severity of epileptic attacks in children.