شماره ركورد :
634996
عنوان مقاله :
امنيت پايدار در منطقه ژيوپليتيكي خليج فارس در پرتو ناپايداري نيروهاي همگرا و واگراساز
عنوان فرعي :
Sustainable security in the geopolitical region of the Persian Gulf in the light of instability of divergent and convergent forces
پديد آورندگان :
صفوي همامي، سيديحيي 1331 نويسنده علوم انساني , , حافظ نيا، محمدرضا نويسنده Hafeznia, M.R. , افشردي، محمدحسين نويسنده , , فرجي، برات نويسنده دانشگاه تربيت مدرس ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 17
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
30
از صفحه :
5
تا صفحه :
34
كليدواژه :
منطقه ژيوپليتيكي , همگرايي , امنيت پايدار , واگرايي , خليج فارس
چكيده فارسي :
برقراري امنيت درخليج‌فارس از مسايل اساسي جهاني، منطقه‌اي و ملي كشورهاي منطقه به ويژه ايران اسلامي است. اتكاي اقتصاد ملي به درآمدهاي نفتي و واردات كالاهاي صنعتي از يك سو و برخورداري از سواحل طولاني در خليج‌فارس و توانايي دفاعي و نظامي از سوي ديگر، نقش بي بديلي را به جمهوري اسلامي ايران در برقراري ثبات و امنيت منطقه اي بخشيده است.بنابراين امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران و منطقه به شدت در هم تنيده و تفكيك ناپذيرند. ديدگاه استراتژيك ايران در مورد حوزه خليج فارس ؛ امنيت منطقه‌اي و امنيت دسته جمعي است كه براي ايران اهميتي حياتي دارد. محيط امن زمينه‌ساز توسعه و محيط ناامن باعث عقب‌ماندگي است. در عين حال توسعه عامل اساسي در امنيت محيط و امنيت ملي به شمار مي‌رود. در خليج فارس، امنيت به دنياي بيرون از مرزها و تغيير ماهيت و جهت‌گيري‌هاي قدرت هاي جهاني وابسته است. عوامل بيروني با استفاده از ضعف هاي داخلي، نقاط اختلاف را تشديد مي‌كند و سياست در اين منطقه را هم‌سو با منافع خود و نه منافع كشورهاي منطقه شكل مي‌دهد. ناهمگوني ساختارهاي سياسي هشت كشور خليج فارس به همان اندازه كه بر سياست خارجي آن‌ها تاثير مي‌گذارد و بر همكاري‌هاي منطقه‌اي و به همان ميزان بر امنيت خليج فارس تاثير گذار است. يادآوري مي شود كه در حدود دو قرن، ابتدا كشور استعمارگربريتانيا و سپس ايالات متحده آمريكا مدعي امنيت در اين منطقه بوده و همواره اين مقوله تحت تاثير راهبردهاي آنان قرار گرفته است. وقوع چهار جنگ خانمان سوز طي سه دهه و اشغال نافرجام عراق گوياي اين واقعيت است كه حضور نيروهاي بيگانه موجب وخيم تر شدن اوضاع امنيتي منطقه شده است. با در نظر گرفتن قدرت‌هاي خارجي و كشورهاي منطقه و منافع متضاد و ناسازگار در منطقه بر پيچيدگي‌هاي امنيت در خليج فارس افزوده مي‌شود. حضورقدرت دريايي آمريكا در خليج فارس، اشغال افغانستان و عراق، تامين امنيت اعراب و رژيم صهيونيستي توسط آمريكا از جمله مسايلي است كه بر ابهام‌هاي معماي امنيت در خليج فارس و منطقه مي‌افزايد. اكنون با روند رو به رشد جهاني شدن در نظام جهاني، ناامني در يك منطقه و عدم توازن قدرت‌ها با توجه به موقعيت ژيوپليتيك و ژيواستراتژيك خود موجب ناامني ديگر مناطق خواهد شد. دراين مقاله تلاش مي‌شود‌‌، ضرورتهاي برقراري ثبات و امنيت در منطقه و همچنين فرصت‌هاي بوجود آمده دراثر تحقق اين مسيله براي جمهوري اسلامي ايران و كشورهاي كرانه اي خليج فارس مورد بررسي قرار گيرد. نتايج بدست آمده نشان مي‌دهد كه ايجاد امنيت براي كشورهاي منطقه علاوه بر ايجاد فرصت هاي فراوان براي آنها، در راستاي ارتقاي جايگاه ژيوپليتيكي منطقه خليج فارس در نظام ژيوپليتيكي جهاني، يك ضرورت انكارناپذير مي‌باشد و در صورتي كه كشورهاي منطقه منافع ملي خود را بر منافع ابرقدرتها ترجيح دهند دستيبابي به اين مسيله سهل الوصول‌تر خواهد شد. چرا كه تحقق اين مسيله موجب امنيت پايدار در منطقه شده و ارتقاي جايگاه منطقه در نظام ژيوپليتيكي را سبب خواهد شد.
چكيده لاتين :
Undoubtedly, the geopolitical region of Persian Gulf is the most unique region in the world and security of global economy depends on energy security and energy security relies on stability and security in the region. The most important features of Iran for securing regional stability is national economyʹs dependence on energy incomes and imports of industrial goods, long coastline on the persian Gulf as well as military and defensive capabilities. The Great powers have different interests and policies in the region. Heterogeneity of political structures in countries of the Persian Gulf affect on foreign policy and regional cooperation and the same time on security of Persian Gulf. Presence of foreign powers and U.S in the Persian Gulf, occupation of Afghanistan and Iraq, supporting dependent regimes and Zionist regime by U.S have increased ambiguity and complexity of security dilemma in the region. Theis article examines and analyzes the most important convergent and divergent forces for making security and stabilty in the region and also threats and opportunities of Islamic Republic of Iran and other countries in the region of persian Gulf.the research results indcate promotion of the regionʹs geopolitical position within the world geopolitical system subjects to preference of national interests instead of foreign powersʹ interests.
چكيده عربي :
تعتبر منطقه الخليج الفارسي الجيوسياسيه من اكثر المناطق تميّزاً خاصه بعد اكتشاف النفط و استخراجه حتي الآن و كان قد ارتبط الامن الاقتصادي للعالم بامن الطاقه و كان امن الطاقه قد ارتبط باستمرار الامن في المنطقه و قد اعطي ارتباط الاقتصاد الوطني الي الموارد النفطيه و استيراد السلع الصناعيه من جهه و تمتع بالشواطي الطويله و القوه الدفاعيه و العسكريه العاليه من جهه اخري قد اعطي دوراً متميزاً للجمهوريه الاسلاميه الايرانيه لاستتباب الامن و الاستقرار الاقليمي و لذالك قد تشابك الامن القومي للجمهوريه الاسلاميه الايرانيه و المنطقه تشابكاً و انسجاماً شديداً. و في الخليج الفارسي يرتبط الامن بالعالم الخارجي و تغيير الطبيعه و اتجاهات القوي العالميه و العوامل الخارجيه. و قد تشدّد العوامل الخارجيه النقاط الخلافيه بالتركيز علي الضعف الداخلي و تشكل السياسه الاقليميه بنا اً علي مصالحها الخاصه و ليس لصالح دول المنطقه. و قد توثر عدم تماثل البني السياسيه لثماني الدول المحاذيه للخليج الفارسي علي امن الخليج الفارسي كتاثيره علي سياستها الخارجيه. و قد نسعي في هذا المقال دراسه اهمّ القوي الموثّره علي تقارب دول المنطقه و ايجاد الاستقرار و الامن في المنطقه من جانب و اهمّ العوامل المتباعده الاقليميه و في النهايه التهديدات و الفرص التي قد وجدت اثر تحقيق هذه المساله للجمهوريه الاسلاميه الايرانيه و الدول المحاذيه للخليج الفارسي.
سال انتشار :
1391
عنوان نشريه :
آفاق امنيت
عنوان نشريه :
آفاق امنيت
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 17 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت