شماره ركورد :
634999
عنوان مقاله :
تحليل تطبيقي مباني نظري و عملي مقاومت و تروريسم(حقوق و تكاليف نهضت هاي آزادي بخش)
عنوان فرعي :
A Comparative Analysis on Theoretical and Empirical Foundations of Resistance and Terrorism
پديد آورندگان :
قادري كنگاوري، روح الله نويسنده دانشگاه جامع امام حسين (ع) , , آقايي خواجه پاشا، داود نويسنده دكتري علوم سياسي دانشگاه ملي مچنيكوا ادسا اوكراين ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 17
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
40
از صفحه :
95
تا صفحه :
134
كليدواژه :
قاعده نفي سبيل , مقاومت , نهضت هاي آزادي بخش , تروريسم , جهاد , حق تعيين سرنوشت , حق دفاع مشروع
چكيده فارسي :
تروريسم از يك سو ابزار قدرت هاي كوچك عليه قدرت هاي بزرگ و ابرقدر تهاو از سوي ديگر، ابزار اقويا و قدرت هاي بزرگ عليه ضعفا و قدرت هاي كوچك است؛ به عبارت ديگر تروريسم ابزار تهديد« همه عليه همه» است و در طول تاريخ نه تنها ضعيفان براي ترساندن اقويا از آن استفاده كرده اند بلكه اقويا نيز براي ترساندن و به انفعال كشاندن ضعفا از آن بهره جسته اند. اما مفهوم مقاومت از منظر اسلامي و انساني آن توانسته است تمام معادلات مفهومي و سياسي مذكور را به كلي دگرگون كند، زيرا اساساً ماهيت و جنس مقاومت از نوع ديگري است و به كلي (از حيث اهداف و ابزار مورد استفاده) با مفهوم نفرت انگيز تروريسم تفاوت دارد. مقاومت، كنشي سياسي اجتماعي براي به بار نشاندن گفتماني است كه به حاشيه رفته و به عبارتي، كشاندن گفتمان مغلوب به متن است. اصطلاحات كنوني مقاومت مرتبط با جنبش هاي قومي، ملي يا مذهبي است كه احساس مي كنند صداهايشان شنيده نمي شود. بدتر از آن، آنها سركوب شده اند، به حاشيه رانده شده اند و البته تحقير شده اند. به طور كلي مقاومت محصول بيداري و آگاهي از وجود ظلم و جور، تبعيض هاي محسوس و معيارهاي دوگانه در جامعه جهاني نسبت به برخي جوامع و فرهنگ هاست كه اين امر خود زمينه و بستري براي پرورش و تكثير افقي و عمودي و عقيده هاي تاريخي افراد و گرو هها فراهم مي كند. از اين ديدگاه، انكار مقاومت كه خود برايند انباشت عقيد ههاي بناحق سركوب شده تاريخي است، اقدامي تروريستي تلقي مي شود! بنابراين درست به همان اندازه كه تروريسم محكوم، مطرود و غير قابل تحمّل است، مقاومت مورد تا ييد و پذيرش وجدان هاي مستقل، آگاه و بيدار دنياست. بر اين اساس باوربه مقاومت باعث شكل گيري هسته هاي مقاومت و نهضت هاي آزادي بخش شده است. به عبارت دقيق تر نهضت هاي آزادي بخش مدلولِِ دال مقاومت اند. فرضيه و ادعاي اصلي اين مقاله اين است كه فاصله و مرز ميان مقاومت و تروريسم بستگي به اهداف و ابزار مورد استفاده يعني شيوه مبارزه دارد. به عبارتي بر اساس آموزه هاي قرآني، شكاف و مرز ميان تروريسم و مقاومت را فقط كشتن افراد بيگناه (ولو يك نفر، باي نحوٍ كان) پُر مي كند؛ زيرا آدمي حق ندارد حق حيات و امكان حيات كسي را با خشونت و بي رحمي و به ناحق از او بستاند. بديهي است ديني كه براي خون و جان انسان ها ارزش و احترام قايل است و كشتن يك نفر را برابر كشتن همه انسان ها مي داند، زمينه و توجيهي براي ترور باقي نمي گذارد و طبيعتا تروريسم در اين دين محلي از اعراب نخواهد داشت.
چكيده لاتين :
On one hand, terrorism is a tool for micropowers against the great powers and the strong and on the other hand, it is a tool for the great powers and the powerful against the weak. In other words, terrorism is a “threating tools of all against all”, and historically, the weak and the strong mutually have used it against each other. However, resistance-oriented conception has changed above-mentioned conceptual and political equations in human and Islamic view. Fundamentally, resistance is different from terrorism in terms of means and ends. Resistance is a socio-political action for bringing a defeated discourse back to the text. Today, resistance deals with ethnic, national, religious minorities who feel their sounds may be not heared. Worse than that, they are suppressed, marginalized, and, of course, have been humiliated. Generally, resistance is a result of awakening and knowing about tyranny, tangible discrimination and double standards in global community towards some societies and cultures, which usually results in a horizontal and vertical spread of individual and group’s complexes and beliefs. Therefore, negation of this resistance is –itself-terrorist action. Belief in resistance has resulted in formation of resistance groups and liberation movements. Put exactly, the liberation movements’ signified result from resistance signifier. The main hypothesis of this paper is that gap between resistance and terrorism depend on means and ends. In other words, According to the Quranic teachings, killing innocent people (even one person) fills gap and difference between terrorism and resistance.
چكيده عربي :
يعتبر الارهاب من الوسايل المستفاده للقوي الصغيره علي القوي الكبري من جهه و من جهه اخري يعتبر من اداه الاقويا و القوي الكبري ضد الضعفا و القوي الصغري. ببيان آخر يعتبر الارهاب من وسايل تهديد الكل علي الكل. و قد استخدمته الضعفا و الاقويا بعضها البعض علي مرّ التاريخ لكن استطاع مفهوم المقاومه من المنظر الاسلامي و الانساني ان يقلّب كل المعادلات المفهوميه و السياسيه المذكوره لانّ مفهوم المقاومه يختلف اختلافاً جذرياً مع مفهوم الارهاب المقزّز و المستنكر من حيث الاهداف و الاداه. انّ المقاومه عمل سياسي و اجتماعي لاعاده خطاب مهمّش من الهامش الي المتن. ترتبط المصطلحات السايده للمقاومه بالاقليات القوميه و الوطنيه و المدنيه التي تشعر بانّ صوتها لايسمع و بانّها قد تعرّضت للقمع و التهميش و التحقير. انّ الفرض الاساسي في هذا المقال هو انّ الفاصل و الحد بين المقاومه و الارهاب يرتبط بالاهداف و الاداه او كيفيه المناضله. ببيان آخر يعتبر قتل الابريا و و لو شخصاً واحداً بايّ نحو كان الفاصل بين الارهاب و المقاومه حسب التعاليم القرآنيه.
سال انتشار :
1391
عنوان نشريه :
آفاق امنيت
عنوان نشريه :
آفاق امنيت
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 17 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت