بررسي رابطه بين اصول بديهي اجتماعي با شاخص‌هاي عملكرد اجتماعي مثبت دانشجويان

Positive Social Functioning of Iranian Students

مطالعه حاضر با هدف بررسي رابطه بين اصول بديهي اجتماعي (بدبيني اجتماعي، پيچيدگي اجتماعي، پاداشِ كوشش، ديانت و كنترل سرنوشت) با عملكرد اجتماعي مثبت (قدرداني، پيوند با طبيعت، مشاركت اجتماعي، دگرانديشي و دغدغه همدلانه) در دانشجويان، انجام گرفته به‌علاوه تفاوت‌هاي جنسيتي نيز در بين متغير‌ها، مورد بررسي واقع شده است. از نمونه‌ي در دسترس، شامل 303 دانشجوي دانشگاه تهران، استفاده شده و جهت تحليل داده‌ها نيز از تحليل همبستگي دومتغيره و تحليل همبستگي‌كانوني، استفاده شده است. به منظور بررسي تفاوت‌هاي جنسيتي در الگوهاي رابطه يافته شده، از الگوسازي معادلات ساختاري (SEM) استفاده شده است. نتايج نشان‌داد كه از بين اصول‌بديهي؛ پيچيدگي اجتماعي و پاداشِ كوشش، قوي‌ترين همبستگي را (به نحو مثبت) با متغير‌هاي ملاك، داشته‌اند در‌حالي‌كه كنترل سرنوشت به نحو معنادار با متغير‌هاي ملاك، همبستگي نداشته است. اصول بديهي، بيشترين همبستگي را با قدرداني و كم‌ترين را با مشاركت اجتماعي، داشته‌اند. نتايج مربوط به SEM نشان داد؛ رابطه‌هاي يافت شده بين متغيرهاي پيش بين و ملاك، در زنان و مردان، يكسان بوده‌اند. مي‌توان اين‌گونه نتيجه‌گرفت كه؛ اصول بديهي‌اجتماعي، همبستگي‌هاي قابل توجهي با متغير‌هاي ملاك مورد مطالعه داشته‌اند.

This study has been conducted aiming to survey relation between social axioms (social cynicism, social complexity, reward for application, religiosity, and control of fate) and positive social functioning (gratitude, connection to nature, social participation, dissent, and empathic concerns)among students and also gender differences as a variable were studied. An available sample including 303 students of Tehran University was used and two-variable correlation analysis and canonical correlation analysis were applied for analysis of data. Moreover, In order to investigate gender differences in found relationship models, structure equations modeling (SEM) was used. Findings indicated that social complexity and reward for application have had strongest positive correlation of criterion variables while control of fate in a meaningful manner was not significantly related to them. Social axioms had maximum correlation with gratitude and minimum correlation with social participation. The results related to SEM showed that patterns of relationship were invariant between men and women in the sample. It can be concluded that social axioms have had considerable and significant correlations with criterion variables used in this study.