رهبري آموزشي اسلامي؛ نقدي بر ديدگاه اروپايي

Islamic Educational Leadership: a Critique on European Viewpoint

معمولاً، ماهيت چندفرهنگي رو به رشد موسسات آموزشي، در متون غربي، ناديده گرفته شده است. مقاله حاضر با توجه به ديدگاه هاي گوناگون در خصوص رهبري آموزشي، بر شكاف دانش در ادبيات موجود، تمركز نموده و نگارندگان معتقدند؛ بايد حركتي وراي نژادپرستي ها و در جهت تدوين نظريه‌هاي پيچيده به منظور مفهوم پردازي مجدد رهبري آموزشي با توجه به ديدگاه هاي مختلف گروه هاي دانشجويان و جوامع قومي، صورت پذيرد. نحوه درك و دريافت رهبري آموزشي، توسط فراگيرانِ داراي فلسفه ها و زمينه هاي قومي گوناگون، به نوع تجربه يادگيري و نيز عملكرد آن‌ها بستگي دارد. مقاله حاضر، رهبري را به عنوان، مفهومي ارايه شده در بافت هاي مختلف، معرفي نموده و زيربناي نظري و فلسفي اين مفهوم پردازي ها را از نقطه نظر اسلامي، ارايه و تعامل بين دانش و رهبري را مشخص مي‌كند هم‌چنين نحوه تعامل اين مباحث با رهبري آموزشي در جوامع اسلامي نيز كنكاش شده و استنباط‌هايي از اين تعاملات، با تاكيد بر بافت اروپا كه در آن، مسلمانان در اقليت هستند، به عمل آمده و به اهميت فهم تنوع فلسفي، براي پذيرش تنوع جمعيتي نيز، اشاره شده است.

Usually increasing multi-cultural nature of educational institutes is neglected in western texts. Considering the various viewpoints on educational leadership, this paper has focused on knowledge gap in existing literature and the authors believe there should be a movement beyond racism and toward presenting complex theories in order to re-conceptualize educational leadership according to different viewpoints of students and ethnic communities. Perception and understand of educational leadership by learners with different philosophies and ethnic areas is based on type of learning experiences and their performance. This paper introduces leadership as presented concept in different areas and offers theoretical and philosophical foundation of these conceptualizations from Islamic viewpoint and also determines interaction between knowledge and leadership. Moreover, manner of interaction of such these subjects with educational leadership in Islamic societies has been explored and some deductions have been made on these interactions with an emphasis on Europe area where Muslims are in minority and importance of perception of philosophical diversity is pointed to for admission of population diversity.