شماره ركورد :
636969
عنوان مقاله :
ناپايداري اجتماعي در بوم‌شهر ايراني و آثار جمعيتي آن
عنوان فرعي :
Social Instability in Iranian Eco-city and Its Demographic Effects
پديد آورندگان :
محمدي ده‌چشمه، مصطفي نويسنده استاديار دانشگاه شهيد چمران اهواز ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 13
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
16
از صفحه :
5
تا صفحه :
20
كليدواژه :
city , social instability , human dangers , اعدم الاستقرار الاجتماعي , المدن المحلّيه الايرانيه , المدينه , بوم‌شهر ايراني , شهر , مخاطرات انساني , لمخاطرات الانسانيه , ناپايداري اجتماعي , Iranian eco-city
چكيده فارسي :
شهر و شهرنشيني در آغاز سده بيست‌ويكم، كه عصر پست‌مدرن، عصر جهاني‌شدن، عصر پست‌متروپليتن و... نام گرفته است، در معرض تحولات بنيادي كمّي و كيفي فراواني قرار گرفته است. تمدن كنوني بيش‌ازپيش شهري شده و تحولات جمعيتي و لايه‌بندي‌هاي اجتماعي، پيامدهاي ناگواري را بر پيكر هستي اجتماعي وارد آورده است. ابعاد سكونتگاه‌هاي شهري روزبه‌روز پيچيده‌تر و به‌تبع آن مخاطرات انساني در زيست‌بوم‌هاي شهري متبلور شده است. درحقيقت امروزه، در شهرها با نوعي مغايرت زمان روبه‌رو هستيم كه در آن: 1. خانه‌هاي بزرگتر داريم و خانواده‌هاي كوچكتر، راحتي بيشتر و زمان كمتر؛ 2. متخصص بيشتر و مشكلات بيشتر، داروي بيشتر و سلامتي كمتر؛ 3. بيشتر خرج مي‌كنيم و كمتر داريم، بيشتر مي‌خريم و كمتر لذت مي‌بريم؛ 4. ساختمان بلند‌تر و طبع كوتاه‌تر داريم، بزرگراه‌هاي پهن‌تر و ديدگاه‌هاي باريك‌تر داريم؛ 5. بيشتر مي‌نويسيم و كمتر ياد مي‌گيريم، بيشتر برنامه‌‌ريزي مي‌كنيم و كمتر اجرا؛ 6. فرصت بيشتر و تفريح كمتر داريم، تنوع غذايي بيشتر و تغذيه ناسالم‌تر داريم؛ 7. درآمد بيشتر و طلاق بيشتر داريم، منازل رويايي و خانواده‌هاي ازهم‌پاشيده‌تر داريم. اين مقاله با رويكرد پاتولوژيك و روش تحليلي، مي‌كوشد واقعيت‌هاي اجتماعي و عمدتاً چندبعدي حاكم بر حيات شهرها، به‌ويژه شهرهاي ايران در عصر پست‌متروپليتن را تبيين كند. يافته‌هاي اين پژوهش نشان مي‌دهند كه تحولات جمعيتي در دهه‌هاي اخير و به‌تبع آن توپوگرافي اجتماعي ناهمگون شهري، مهاجرت، جدايي‌گزيني اجتماعي، حاشيه‌نشيني و نارسايي در ارايه خدمات، آسيب‌هاي اجتماعي و توجه‌نكردن به مقوله مهندسي اجتماعي از مهم‌ترين عوامل مخاطرات انساني در شهر‌هاي كشور است.
چكيده لاتين :
City and urbanization has been subject to many fundamental qualitative and quantitative changes at the beginning of 21st century which is called the age of postmodernism, globalization, post-metropolitan, and etc. Present civilization is increasingly urbanized and demographic changes and social stratification has caused damaging consequences to social existence. The dimensions of urban settlements are increasing complicated and, as a result, human dangers are manifested in urban environments. Today, in fact, we encounter a kind of time contradiction in cities, in which 1- we have larger houses and smaller families, we have more comfort and less time; 2- we have more specialists and more problems, we have more medicines and less health; 3- we spend more and have less money, we buy more and enjoy less; 4- we have taller buildings and lower temper, we have wider freeways and narrower views; 5- we write more and learn less, we plan more and execute less; 6- we have more time and less entertainment, we have more food variety and unhealthier diet; 7- we have more income and more divorces, we have dreamlike houses and scattered (disintegrated) families. Using a pathologic approach and an analytical method, the present paper seeks to elaborate on the social and mostly multidimensional realities ruling the existence of cities, especially Iranian cities, at the age of post-metropolitan. The research findings indicate that demographic changes in recent decades and, as a result, urban heterogeneous social topography, emigration, social isolationism, suburbanization and inadequacy in providing services, social damages and negligence over social engineering are among the most important factors of human dangers in Iranʹs cities
چكيده عربي :
انّ المدينه واستيطان المدن قد تعرّضت الي تغييراتٍ جذريهٍ وكمّيهٍ ونوعيهٍ كثيرهٍ في بدايه القرن الحادي والعشرين الذي اُطلق عليه اسم عصر ما بعد الحداثه وعصر العولمه وعصر ما بعد الكنسيه. الحضاره المعاصره قد اصبحت مدنيهً اكثر من السابق والتغييرات السكّانيه والطبقات الاجتماعيه قد كانت لها عواقب وخيمه علي هيكل الوجود الاجتماعي، فانّ ابعاد استيطان المدن قد تعقّدت اكثر يوماً بعد يومٍ وتبعاً لذلك ظهرت مخاطرات انسانيه في البييه المحليه للمدن. والواقع انّنا نواجه اليوم نوعاً من التغييرات الزمانيه في المدن، ومن جمله هذه التغييرات ما يلي: 1- اصبحت لدينا منازل اكبر مساحهً واُسر اقلّ عدداً، راحه اكثر وزمان اقلّ؛ 2- تزايد عدد المتخصّصين وكثرت المشاكل، لدينا دوا اكثر وصحّه اقلّ؛ 3- نُنفق اموالاً اكثر ونمتلك اشيا اقلّ، نبتضع اكثر ونتلذّذ اقلّ؛ 4- اصبحت المباني شاهقهً اكثر وطبعنا اصبح اقلّ، الطرق السريعه امست اوسع والروي اضحت اضيق؛ 5- نكتب اكثر ونتعلّم اقلّ، نخطّط اكثر ونطبّق اقلّ؛ 6- لدينا وقت فراغ اكثر وترفيه اقلّ، تزايدت انواع الاغذيه وتغذيتنا اصبحت غير سليمه؛ 7- زاد الدخل وتزايد الطلاق، لدينا منازل اسطوريه واُسر اكثر تفكّكاً. قام الباحث في هذه المقاله ببيان الحقايق الاجتماعيه الاساسيه متعدّده الابعاد والتي تسود علي الحياه في المدن وبالاخصّ المدن الايرانيه في عصر ما بعد الحداثه، وذلك وفق رويه باثولوجيه ومنهج بحثٍ تحليليٍّ. وقد اثبتت النتايج انّ التغييرات السكّانيه في العقود الماضيه وتبعاً لذلك فانّ احد اهمّ العوامل الموثّره علي المخاطرات الانسانيه في مدن البلد هي التخطيطات الجغرافيه الاجتماعيه غير المنسجمه للمدن والهجره والانعزال الاجتماعي والانزوا والعجز في تقديم الخدمات والاضرار الاجتماعيه وعدم الاكتراث بمفهوم الهندسه الاجتماعيه.
سال انتشار :
1391
عنوان نشريه :
معرفت فرهنگي اجتماعي
عنوان نشريه :
معرفت فرهنگي اجتماعي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 13 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت