اثر ميزوپروستول واژينال بر آمادگي سرويكس در بيماران كانديد ديلاتاسيون

Evaluation of the Effect of Vaginal Misoprostol on Cervical Priming in Patients Candidate for Dilatation and Diagnostic Curettage: A Randomized Clinical Trial

زمينه و هدف: ديلاتاسيون سرويكس در مواردي مانند ديلاتاسيون، كورتاژ و هيستروسكوپي ضروري است. بخشي از عوارض حين عمل، به‌علت ديلاتاسيون سخت سرويكس است. همچنين يافتن موادي كه بتوانند عبور از سرويكس را تسهيل كنند، امري مهم محسوب مي‌شود. مطالعه حاضر با هدف بررسي تاثير ميزوپروستول واژينال بر آمادگي سرويكس در بيماران كانديد ديلاتاسيون و كورتاژ صورت گرفت. روش بررسي: اين مطالعه به‌صورت كارآزمايي باليني تصادفي روي 60 بيمار كانديد ديلاتاسيون و كورتاژ انجام شد. در 30 بيمار (گروه تجربي) ميزوپروستول gµ200 (يك قرص) 4 ساعت قبل از عمل، در فورنيكس خلفي واژن گذاشته شد، درحالي‌كه در 30 بيمار ديگر (گروه كنترل) از دارونما استفاده شد. سپس دو گروه از نظر نياز به استفاده از ديلاتورهگار باريك‌تر از 5 جهت ديلاتاسيون سرويكس، طول مدت ديلاتاسيون و كورتاژ با يكديگر مقايسه شدند. داده‌ها با استفاده از آمار توصيفي، آزمون مجذور كاي‌دو و آزمون تي آناليز شدند. ضريب اطمينان درآزمون‌ها 95% بود، و سطح معني‌داري 05/0 > p در نظر گرفته شد. يافته‌ها: بيماران دو گروه از نظر سن، پاريتي و نحوه زايمان قبلي با يكديگر تفاوت معني‌داري نداشتند. در گروه آزمون براي 4 نفر (3/13%) و در گروه كنترل 11 نفر (7/36%)، از ديلاتورهگار باريك‌تر از 5 جهت ديلاتاسيون سرويكس استفاده شد (004/0p < ). ميانگين طول مدت ديلاتاسيون و كورتاژ در گروه كنترل 9/1±9/8 دقيقه و در گروه آزمون 39/1±6/5 دقيقه بود، كه اين مورد نيز اختلاف آماري معني‌داري نشان داد (01/0p < ). نتيجه‌گيري: طبق نتايج اين مطالعه، ميزوپروستول واژينال مي‌تواند داروي مناسبي جهت آمادگي سرويكس قبل از انجام ديلاتاسيون و كورتاژ باشد، همچنين باعث خواهد شد سرويكس با سهولت بيشتري ديلاته شود.

Background and Objectives: Dilatation of cervix is essential in case of dilatation, curettage, and hysterectomy. Complications encountered during the procedure are partly related to difficulty in cervical dilatation. Also, It is important to find materials which can facilitate passage through the cervix. The present study was done with the objective of evaluating the effect of vaginal misoprostol on cervical priming in patients who are candidate for dilatation and curettage. Methods: This study was performed as a randomized clinical trial on 60 women who were candidate for dilatation and curettage. In 30 patients (case group), misoprostol 200µg (one tablet) was inserted into posterior fornix of vagina 4 hours before operation, whereas in other 30 patients (control group), placebo was used. Then, two groups were compared in terms of their need to use Hegar dilator thinner than number 5 for dilatation of cervix, the duration of operation, and curettage. Data were analyzed using descriptive statistics, chi-square test, and t-test. The confidence coefficient was 95%, and the significance level was considered p < 0.05. Results: There was no significant difference between the patients of two groups in age, parity and previous mode of delivery. Hegar dilator thinner than number 5 for dilatation of cervix was used in 4 patients (13/3%) of the case group and 11 persons (36/7%) of the control group (p < 0/05). The mean duration of dilatation and curettage was 8.9+1.9 minutes in the control group and 5.6+1.39 minutes in the case group, that was significantly different (p < 0.05). Conclusion: According to the results of this study, vaginal misoprostol can be a suitable drug for cervical priming before dilatation and curettage; it also facilitates dilatation of cervix.