بررسي امكان هاي بازتابندگي هنريبه منظوربازنمايي اخلاقي ديگري فرودست مطالعه موردي كلوزآپ نماي نزديك

Exploring reflexivity and the Possibilities for the Ethical

بررسي امكان‌هاي بازتابندگي هنري به منظوربازنمايي اخلاقي ديگري فرودست مطالعه موردي«كلوزآپ- نماي نزديك»(عباس كيارستمي) كيوان تواناي منافي تاريخ دريافت: 24/2/91، تاريخ تاييد: 31/5/91 چكيده بازتابندگي در معناي عام آن، واجد سبقه و مقبوليت‌ ترديدناپذيري در فلسفه، علم و هنر است. اين ترماز يكسو به عنوان مفهومي روش شناختي در اين حوزه‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرد و از سوي ديگر مفهومي ست كه امكان‌هاي تحليلي مهمي را در سنجش امور ملازم با اين حوزه‌ها فراهم مي‌آورد. علاوه بر اين، بازتابندگي بنا بر چارچوب‌هاي تفسيري مختلف، دلالت‌هاي متفاوتي به خود مي‌گيرد؛ دلالت‌هايي كه مي‌توانند معرفت شناختي، روش شناختي، زيبايي شناختي، اخلاقي يا سياسي باشند. بر همين اساس و با توجه به محور مسيله زاي مقاله‌ي حاضر، بازتابندگي بيش از هرچيز در نسبت با مقولات فرودست بودگي و مزيت بازنمايي/روايت مدنظر خواهد بود و دقيقا از چنين منظري ست كه مي‌توان به نحو معناداري از امكان‌هاي خلاقانه‌ي "كلوزآپ- نماي‌نزديك" در بهره‌گيري از بازتابندگي هنري و نيل به مواجهه‌اي اخلاقي با ديگري فرودست سخن گفت. همانطور كه خواهيم ديد اين روايت مي‌كوشد تا از يكسو فضايي را براي شخصيت مركزي فراهم آورد تا وي بتواند بازنمايي و روايتي را از خويش برسازد و از سوي ديگر تلاش مي‌كند تا اين امر را از رهگذر برقراري نسبتي بازتابنده با محدوديت‌هاي روايت‌هاي متعارف به انجام رساند. در اين مجالبه منظور بسط و توضيح اين امكان‌ها، ابتدا بر نسبت مسيله زاي ميان فرودستان و بازنمايي تمركز كرده و سپس مي‌كوشيم تا پس از اشاره به بازتابندگي در معناي عام آن، به بررسي موردي روايت كلوزآپ- نماي‌نزديكپرداخته و دلالت‌هاي اخلاقي بازتابندگي در اين روايت سينمايي را مورد مداقه قرار دهيم. واژگان كليدي: بازتابندگي، آشنايي زدايي، روايت، فرم متعارف، واقعيت پيشافيلمي، ديگري، فرودست، اخلاق.

Exploring Reflexivity and the Possibilities for the Ethical Representation of Subaltern Other The Case Study of "Close-Up - Namaye Nazdik" by Abbas Kiarostami Keyvan Tavanaye Manafi Abstract Itʹs been for decades that Reflexivity, understood in its broadest sense, has enjoyed an undeniable acceptance in different fields of philosophy, science, and art. On one hand, itʹs been deployed as a methodological concept in these fields, and on the other, itʹs been used as an analytical instrument. However the point is that reflexivity, in any sense of the word and in any field, has always been associated with possibilities of critique; and this critical competence has made reflexivity a popular concept since the past century. Furthermore, and apart from its critical and negative capabilities, reflexivity is also able to make new things possible by creating alternative spaces, and these affirmative possibilities are nonetheless based on this primary negation. Reflexivity has different significations according to different interpretive schemes, they may be epistemological, methodological, aesthetical, ethical or political. In the present article, and after a short introduction to this term, we will explore the ethical possibilities of reflexivity in the narrative of ʹClose-upʹ. Keywords: Reflexivity, De-familiarization, Narrative Privilege, Canonical Form, Pro-filmic Reality, Ethics, The other