مقايسه توانايي دانش آموزان عادي و تيزهوش بر پايه تيوري كلاسيك و سوال– پاسخ

The comparison of the ability of gifted and normal high school students based on classical test theory and

هدف اين پژوهش، سنجش هوش سيال كتل دانش آموزان تيزهوش و عادي برپايه دو مدل كلاسيك و صفت مكنون بوده است. براي اين مقصود 435 نفر از دانش آموزان تيزهوش به گونه تصادفي از مراكز استعدادهاي درخشان و 449 نفر از دانش آموزان عادي با روش نمونه برداري چند مرحله اي به گونه تصادفي از مناطق مختلف تهران انتخاب شده اند. برروي هر دو گروه، آزمون 50 سوالي هوش سيال كتل مقياس 3 فرم A اجرا گرديد. تجزيه و تحليل داده ها بر اساس دو مدل كلاسيك و IRT انجام گرفته است. برآورد اعتبار از طريق آلفاي كرونباخ در دانش آموزان تيزهوش 783/0 و در دانش آموزان عادي 683/0 بوده است. نتايج نشان مي دهد كه 1) برپايه آزمون t مستقل دانش آموزان تيزهوش نسبت به دانش آموزان عادي در مقياس كتل نمره بيشتري به دست آورده اند و اين تفاوت از لحاظ آماري معنادار است. 2) همبستگي بين نمره‌هاي خام و توانايي در دانش آموزان تيزهوش برابر با 467/0 و در دانش آموزان عادي برابر با 186/0 بوده و هر دو ضريب از لحاظ آماري معنادار است. 3) تبديل اين همبستگي ها به z فيشر و آزمون تفاوت آنها نشان مي دهد كه همبستگي بين نمرات خام و توانايي براي دانش آموزان تيزهوش بالاتر از ميزان همبستگي در دانش آموزان عادي است و تفاوت آنها نيز از لحاظ آماري معنادار است. 4)اجراي آزمون t براي مقايسه پارامترهاي سه گانه سوال در دانش آموزان تيزهوش و عادي نشان مي دهد كه پارامتر قدرت تشخيص به ويژه در دامنه پايين توزيع به نفع دانش اموزان عادي و مقايسه پارامتر دشواري سوال در طول دامنه توزيع به نفع دانش آموران عادي است. اين مطلب بيانگر اين واقعيت است كه مجموعه سوال هاي هوش سيال كتل براي دانش آموزان عادي به مراتب دشوار تر است. هر چند ميانگين پارامتر حدس براي دانش آموزان عادي بالاتر از دانش آموزان تيزهوش است اما تفاوت بين آنها از لحاط آماري معنادار نيست. 5) مقايسه توانايي هر دو گروه تيزهوش و عادي برپايه مدل IRT مويد آن است كه بين نمره تواناييهاي دو گروه تنها در دو حد انتهايي و ابتدايي تفاوت وجود دارد. نمره هاي توانايي هر دو گروه تيزهوش و عادي در دامنه صدكهاي 20 و 80 (متناظر با هوشبهرهاي 85 و 115) تقريباَ منطبق برهم است. توانايي دانش آموزان عادي در صدكهاي 20 و پايينتر كمتر از توانايي دانش آموزان تيزهوش است.

The aim of this study was comparison the ability of gifted and normal high school students based on classical test theory and item-response theory. Two subsets of high school students, gifted (N=435, 220 boys and 215 girls), and normal students (N=449, 226 boys and 223 girls), ranging in age from 15 to 17, were tested by Cattellʹs Culture Fair Intelligence Test (CFIT) (Cattell, 1971), scale 3 (form A). The homogeneity reliability coefficients for gifted and normal students were 0.783 and 0.683 respectively, using Cronbachʹs alpha. Statistical testing showed that: 1) the mean of the gifted students on fluid intelligence was significantly higher than that of the normal students, 2) the correlation between raw scores and abilities for the gifted and normal students were 0.467 and 0.186 respectively, both of these coefficients and the difference of them were statistically significant, 3)comparison the abilities of the two groups based on IRT model showed that the abilities of gifted students on 80th percentile and above are higher than that of normal students, the abilities of normal students on 20th percentile and lower than this percentile are lower than that of gifted students, and the abilities of the two groups between the percentiles are are identical.