تاثير برنامه آموزشي مدون براساس الگوي كمپ بر مهارت رد دخانيات در نوجوانان پسر

The effect of an educational program based on Kemp model on smoking refusal ability in the male adolescents

مقدمه و هدف: شركت‌هاي چندمليتي دخانيات به منظور افزايش مصرف دخانيات در دنيا، روي نوجوانان هدف‌گذاري كرده‌اند و مصرف دخانيات به وسيله نوجوانان به عنوان يك مشكل بهداشت عمومي در همه نقاط دنيا مطرح است. پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير برنامه آموزشي مدون براساس الگوي كمپ بر مهارت رد دخانيات در نوجوانان پسر شهرستان زرنديه انجام شده است. مواد و روش‌ها: در اين مطالعه نيمه تجربي، 150 نوجوان پسر به روش نمونه‌گيري چندمرحله‌اي انتخاب و به صورت تصادفي به دو گروه آزمون و كنترل تقسيم شدند (75 نفر در هر گروه). ابزار گردآوري اطلاعات پرسش نامه‎اي محقق ساخته بود كه روايي و پايايي آن را متخصصان با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ تاييدكرده بودند. پس از جمع‌آوري اطلاعات، برنامه آموزشي براساس الگوي كمپ طراحي و براي گروه آزمون انجام و بعد از گذشت شش ماه اطلاعات، دوباره گردآوري و با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 16 تجزيه وتحليل شدند. يافته‌ها: پيش از آموزش، ميانگين نمرات دو گروه از نظر سطح آگاهي، منافع و تهديد درك شده، مهارت رد دخانيات و ميزان مصرف دخانيات تفاوت معني‌داري نداشتند؛ پس از آموزش، ميانگين نمرات تمام متغيرهاي بالا در گروه آزمون به طور معني‌دار افزايش و ميزان مصرف سيگار نيز به طور معني‌دار (از 17 درصد پيش از آموزش به 8 درصد) پس از آموزش كاهش يافت (001/0P < ). نتيجه‌گيري: آموزش طراحي شده براساس مدل كمپ در ارتقاي مهارت رد دخانيات و كاهش مصرف دخانيات در نوجوانان موثر بود.

Background and Objective: The multinational tobacco industry has made targeting of youth for increased tobacco use a priority, and adolescent smoking remains an important public health issue around the world. The purpose of this paper was to evaluate the impact of training programs based on Kemp model on smoking refusal ability in the male adolescents. Materials and Methods: The present study was a Quasi-experimental study that carried out on 150 male adolescent students (high school) that were randomly selected and assigned to case (n=75) and control (n=75) groups. The sampling method was multi-stage Sampling. Data collection tool that was a questionnaire that its validity and reliability confirmed by experts and Cornbrash’s alpha coefficient. After primary data collection, educational intervention was performed and 6 months later data was collected again and analyzed in SPSS16 software using descriptive and analytical statistics. Results: Before intervention, the mean scores of knowledge, perceived benefits and threat, smoking refusal ability and tobacco use were not significantly different in two studied groups. After intervention, mean score of all mentioned variables increased significantly in case group but it was not different in control group. Also, cigarette smoking rate decreased significantly among the intervention group after intervention (p < 0.001) (before intervention 17%, after intervention 8% in the case group). Conclusion: This study showed that training based on Kemp model was useful in promotion of smoking refusal ability and decreased the tobacco use in the male adolescents.