مسيوليت وكيل مستعفي در قبال خسارت هاي وارد به موكل

Responsibility of Resigned Lawyer Against Damages Incomed to Client

"وكالت"، عقدي جايز است و به موجب ماده 678 قانون مدني، به سبب عزل موكل يا استعفاي وكيل، مرتفع مي شود. طبق متون فقهي، وكيل امين مي باشد و جز در صورت تعدّي و تفريط، ضامن نخواهد بود. اما آيا وكيل مي تواند با استفاده از حق خود، بدون توجه به وضعيت موكل و اقداماتي كه انجام داده است، استعفا داده و امور مربوط به موكل را رها سازد؟ در اين صورت، آيا مي توان گفت در قبال موكل هيچ گونه مسيوليتي ندارد، يا اين كه استعفاي بي مورد او به مثابه تعدي و تفريط تلقي شده و مسيول خسارت هاي وارده به موكل است؟ پاسخ به اين سوال در گرو تبيين نوع وكالت، شرايط وكيل، زمان و اوضاع و احوال مربوط به استعفاي وكيل است. رفتارهايي چون عدم اعلام به موقع استعفا به موكل، نابهنگام بودن استعفا، تقصير و قصد اضرار وكيل نيز مسلماً او را در موضع مسيوليت قرار خواهد داد. در اين موارد، رفتار وكيل، مشمول يكي از اين مباني فقهي و حقوقي است: قاعده «لا ضرر»، نظريه «سو استفاده از حق» و نظريه «از دست دادن فرصت». «ماهيت ضرر و زيان وارد شده به موكل» نيز مورد توجه خواهد بود.

Power of attorney is a voidable contract, and article 678 of civil law involves: Power of attorney is being terminated, because of clientʹs dethrone or lawyerʹs resignation. According to jurisprudential texts, the lawyer is trustee and will not be responsible unless in case of abuse or wastage. The important question is that: whether lawyer can resign without considering clientʹs status and in this situation isn’t he responsible for losses occurred, or can we regard his resignation in this situation as abuse and wastage? So that he would be responsible for the clientʹs losses. The answer to this question depends on explaining type of power of attorney, the lawyerʹs conditions, and the time and situation on that the resignation was happened. Some doings such as not to state the resignation on time to the client, the resignation is premature, the lawyerʹs guilt and his intention to harm the client, are the cases which determine the lawyer as responsible for the losses. In these cases, we can include the lawyerʹs action as one of these jurisprudential and juridical basics: ʹno harmʹ rule or ʹAbuse of rightʹ theory or ʹThe loss of a chanceʹ theory. The type of harm that is occurred for the client is important too.