جمهوري خواهي كاميونتاريانيستي و سياست حمايتي

REPUBLICANISM & SUPPORTIVE POLITICS

جمهوري خواهي را مي توان رويارويي با ليبراليسم در تاكيد بر خيرهاي اجتماعي و غايات مشترك افراد جامعه، مشاركت سياسي فعال شهروندان به مثابه عنصر اساسي در زندگي خوب و شناسايي متمايز از آزادي فراتر از آزادي منفي و عدم مداخله دولت در زندگي خصوصي دانست. در دو دهه پاياني سده بيستم، كاستي هاي ليبراليسم نفع گرا و وظيفه گرا با اتكاي بر احياي سنت جمهوري خواهي مورد انتقاد قرار گرفت. هم اكنون اين سنت در پيوند با ايديولوژي فضيلت مدني در چارچوب چشم انداز كاميونتاريانيستي گسترشي فزاينده يافته است. مدعاي اين پژوهش آن است كه «جمهوري خواهي كاميونتاريانيستي با ايجاد تعديلاتي در پيش فرض هاي اساسي كاميونتاريانيسم راديكال، در سياست حمايتي خود تلاش مي كند تا با شناسايي دو ويژگي پيوستگي و تفاوت؛ از فروپاشي اجتماعي جلوگيري كند. اين سياست از تحميل ارزش هاي فرهنگي ادعايي اكثريت فاصله مي گيرد و بحث و گفت و گوي آزاد را به مثابه راهي براي بازنگري انديشمندانه در داشته هاي فرهنگي جامعه مطرح مي كند». با وجود اين، چيرگي فرايندهاي سياسي بر فرايندهاي اجتماعي در مساله سياست حمايتي هم چنان چالش اساسي اين چشم انداز نظري و الگوي سياستگذاري فرهنگي – اجتماعي تلقي مي شود.

Republicanism can introduced as confrontation with Liberalism with emphasizing on social goods and common goal of community members, active political participation of community in order to critical element in good life and recognizing freedom over than negative freedom and non-interference of society in private life. In two last final of twentieth century, defects of utilitarianstic and deontological Liberalism was criticized rely on reviving the tradition of Republicanism. Currently, this tradition has increasingly developed in connection with ideology of civic virtue prospect within communitarianism. The claim of this research is that “Communitarianistic Republicanism with developing Adjustments in the basic assumptions of radical Communitarianism, in supportive policy try to Prevent social disintegration with Identifying both continuities and differences. This policy avoid the majority of the alleged imposition of cultural values and suggest discussion and open dialogue in order to the way for thoughtful review in cultural community wealth”. Nevertheless, domination of the political process in social process on supportive policy is also considered as the fundamental challenge in theoretical perspective and Models of cultural policy - social.