شماره ركورد :
645840
عنوان مقاله :
ساختار افق در اشعار ناظم حكمت: دغدغه مكانمندي
عنوان فرعي :
The Structure of Horizon in the Poems of Nazim Hikmet: Obsession with Location
پديد آورندگان :
عباسي، علي نويسنده Abbasi, A , اكبرپوران، منيره نويسنده دانشگاه شهيد بهشتي Akbarpouran, Monire
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 0
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
19
از صفحه :
111
تا صفحه :
129
كليدواژه :
Exile , Horizon Structure , location , Nazim hikmet , Rupture , ساختار افق , گسست , مكانمندي , Michel Collot , ميشل كولو , ناظم حكمت , تبعيد
چكيده فارسي :
ناظم حكمت، شاعر ترك و يكي از كساني بود كه تحت تاثير ماركسيسم قرار داشتند، او 12 سال از عمرش را در زندان و نزديك به 20 سال را در تبعيد به‌سر برد. تجربه‌اي كه برداشت او را از مكان به ‌شدت تغير داد و بر ساختار افق آثارش نيز تاثير گذاشت. ساختار افق، چنان كه كولو تبيين مي‌كند، به‌ مفهوم پديدارشناسانه «در جهان بودن» نظر دارد و در اثر ادبي به‌ دنبال تجربه زيسته نهاد يا سوژه است، نهاد به‌ عنوان موجودي كه همواره در مكاني قرار دارد و از آنجاست كه دنيا را احضار مي‌كند. اين روش با اين فرض آغاز به‌كار مي‌كند كه هر گفته‌اي بر اساس سه عنصر شكل يافته‌است: جهان، زبان و من. درباره ناظم حكمت و ساختار افق او، خواهيم ديد چه طور گسست در دريافت زنداني از مكان در شعر او ديده مي‌شود. اين مقاله قصد دارد ردپاي اين گسست در ساختار افق را در بوطيقاي زمان و مكان شعر حكمت بررسي كند. چگونه توصيف‌هاي او از مكان، او را از ديگر شاعران هم‌عصرش در ادبياتي كه به‌ آن تعلق داشت، متمايز مي‌كند؟ چگونه او اين تمايلات جهان وطني‌اش را با دغدغه مكانمنديش آشتي مي‌دهد؟ چگونه يك شاعر ماده‌گرا با معنويت افق مواجه مي‌شود؟ اين‌ها سوالاتي است كه اين مقاله از طريق تحليل ساختار افق شعر حكمت سعي در پاسخ دادن به‌ آن‌ها دارد.
چكيده لاتين :
Nazim Hikmet (1901-1963), Turkish poet and a true believer of Marxism, spent 12 years of his life in prison and nearly 20 years in exile, an experience that profoundly changed his perception of space and influenced the horizon structure of his literary work. As Michel Collot explains, horizon structure considers the phenomenological idea of “existence-in the world” and seeks the life character or subject matter in the literary work; the character as an existent which is always placed (positioned) in a certain location, from where it evokes the world. This method assumes that each statement is built from three components: World, Language and Me. With regards to Nazim Hikmet and his horizon structure, we will see how the break in the perception of the prisoner from space is visible in his poetry. This study will examine the traces of this rupture in the structure of the poetry of Hikmet. How does its spatial descriptions differ from others in the literature in which his poems are rooted? And how does he reconcile this terminology of space with Marxist tendencies as a universal human being? These are the questions we will try to answer. Next we will try to draw the structure of horizon in the poetry of this poet.
سال انتشار :
1391
عنوان نشريه :
پژوهش ادبيات معاصر جهان
عنوان نشريه :
پژوهش ادبيات معاصر جهان
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت